بامدادجنوب- صادق محمدی: ردیفی از نقد، مشکلات بیشمار و کسانی که از دور دست میزنند و از نزدیک هیچ آبی ازشان گرم نمیشود. این حکایت این روزهای ورزش استان است. از دوره دولت مهرورز تاکنون ورزش استان خوب پا نگرفته است. پس از آن مدیریتهای کذایی و پولهایی که مفت و مجانی خرج فوتبالیستهای غیربومی شد تا شاید شاهین بوشهر در لیگ برتر بماند، نه تنها سقوط این تیم از همان ابتدا حتمی بود، بلکه ماندن آن در لیگ دست اول هم ماندگاری نداشت تا مشکلات فوتبال بوشهر یکی پس از دیگری ریشهایتر شوند.
با وجود آنکه این بوشهریهای کم ادعا بودند که شاهین را به لیگ برتر بردند اما به ناگهان غریبهها جای آنها را گرفتند، برای آنها پول بود، امکانات بود، پرواز چارتر بود و حتی نمایندگان مجلس و آنهایی که در تهران برو بیایی داشتند نیز دست به کار شدند تا از نمد شاهین برای خود کلاهی دست و پا کنند اما امروز که شاهین و ایرانجوان بوشهر، پرسپولیس برازجان، پرسپولیس گناوه، استقلال و کارگر بنه گز و ..... همه گرفتار هستند و میشود «بودجه یک کیلومتر جاده» را هم به همه آنها یکجا ندهند و شاید هم سیاستی در کار است. بعضیها هم روغن ریخته شده را نذر امامزاده میکنند و فاجعه را به هم پاس میدهند. البته این تنها در مورد فوتبال صدق نمیکند، بلکه در مورد سایر ورزشهایی که طرفدارانی در استان ما دارد هم صادق است، در این مورد میتوان گزارشهای متعدد بامداد جنوب را ملاحظه کرد.
در طول چند روز گذشته شاهد گلههای مختلف ورزشکاران، مربیان، مسوولان و دلنگرانی هوادارن در مورد سرنوشت تیمهای فوتبال به اوج خود رسیده است. یکی تهدید به حاضر نشدن در میدان بازی میکند، آن یکی از انصراف میگوید، یک تیم تاکید میکند که هیچ پولی ندارد به مسافرت برود، آن دیگری پیراهن تیمش را افراد خیر تهیه کردهاند. در ادامه گلهگزاریها و نگرانیها اینبار نوبت تیم باشگاه کارگر بنهگز است. تنها تیم روستایی در لیگ دسته دوم کشور بهنظر میرسد حضورش در این سطح بیسابقه باشد. تیمی که با خیلی از بزرگان بازی کرده، نتیجه گرفته و توانسته است خود را دستکم در این دسته حفظ کند. جنس گلایههای مدیرعامل این تیم هم مانند بقیه است، اگر دیگران راضی به بازدید و خداقوتی هستند، در مورد او نیز این مساله صادق است.
علي عالينژاد که فوتبالیها بیشتر او را میشناسند و میدانند که با زدن از زندگی خود دارد تیمداری میکند، با پیوستن به صف منتقدان زوایای دیگری از وعدههای عملی نشده را روشن میکند. وی که با فوتبال بوشهر مصاحبه کرده بود، در مورد وضعیت تیمش گفت: شرايط بحراني است اما هيچکس به فكر نيست. اول فصل ما را با قول و وعده راهي ليگ كردند ولي اكنون هيچكس حال ما را نمیپرسد و به شكل بدي زمينگير شدهايم. ابتداي فصل 80 ميليون تومان به ما دادهاند تا مثلا بازيها را آغاز كنيم، ممنونشان هم هستيم اما مردم و مسوولان استان بدانند 70 ميليون تومان همان پولي را كه دولت داده بابت ورودي مسابقات به حساب فدراسيون فوتبال واريز كردهايم. مابقي هم صرف هزينههاي اسكان داوران و امور خرد باشگاه شده، به نظر شما پيشپرداخت بازيكنان و قسط نيم فصل آنها را از كجا بياوريم؟!
عالينژاد ادامه داد: هر بار و هر سال داد زدهايم كه اين رسمش نيست، برخي پولهاي خود را در اروپا خرج ميكنند و به بهترين شكل ممكن به خانواده خود ميرسند اما برخي هم مثل من عاشقانه در فوتبال خرج كردند تا چندين جوان از اين راه ارتزاق كنند. گناه كردهام در اين مدت بيش از چند صد ميليون تومان بدون منت خرج كردهام؟ اين چه رسمي است در بوشهر مد شده همه را فراري ميدهند! خدا وكيلي عجبگيري كردهايم نميدانم به كجا و كي پناه ببرم و درد و دلهايم را به كدام مسوول بگويم.
عالينژاد در پاسخ به این سوال مبني بر اينكه چرا تيمداري را رها نميكنيد، اينگونه پاسخ داد: به نظر شما انسانيت و مردانگي اين است كه من فرد بومي اين استان كه اين همه سال هزينه كردهام حالا در نيم فصل ليگ دو به زندگي و آینده چند جوان بيگناه و عاشق فوتبال لگد بزنم و تيم را تعطيل كنم؟ اصلا اين كار را ميكنم اما برخي جواب خدا و خانوادههاي اين بچهها را چگونه ميدهند؟ آخر اين ديگر چه وضعي است اين همه سال چراغ فوتبال تنگستان ديار دليرمردان ايران را روشن نگه داشتهايم، اين است جواب زحمتهاي ما... با وام و مضاربه پول ابتداي فصل بازيكنان را دادهايم حالا كه نيم فصل شده چكار كنيم؟ بخدا شرمنده زن و بچهام هستم از حق آنها گذشتم تا به جوانان ديارم خدمت كنم اما دريغ كه اينجا خدمت كردن براي عدهاي مهم نيست.
مديرعامل باشگاه كارگر در پایان یادآور شد: در استان يك تيم ميلياردي از جيب دولت خرج ميكند و يك اتفاق مثبت هم براي استان رخ نميدهد اما ما نام تنگستان و يك روستا را يدك ميكشيم اما انگار فرق عجيبي بين تيمها وجود دارد! گيرم تيم ما سقوط كند، من يكی هيچ وقت حاضر نشدم تيمي كه مانند فرزندم آن را نگه داشتهام به فروش برسانم اما فكر ميكنم خداي ناكرده ما يا ديگر تيمهاي خصوصي سقوط كنيم دل برخي خنك ميشود! فكر كنم دركش براي آنها كه مخالف فوتبال هستند كمي سخت است و نميدانند وقتي بازيكن جوان بوشهري يا تنگستاني رو به فوتبال ميآورد از مشكلات اجتماعي و ناهنجاريها موجود دور ميشود، چقدر لذتبخش است. دلم پر درد است و شايد بهزودي تصميماتي بگيرم كه به سود فوتبال نباشد. سلامتي و زندگي خود و دوستانمان را به خطر انداختهايم تا كمك حال ورزش باشيم اما گويا مسوولان ما دوست ندارند.
صحبتهای عالینژاد در حالی مطرح میشود که بهنظر میرسد او هم مانند دیگران عصبانی است، عصبانی از وعدههایی که هیچ وقت رنگ و بوی شدن به خودش نمیگیرد و در قاب تصمیمات و قولهای شفاهی و وعدههای پا در هوا توقف میکند.