بامدادجنوب- الهام بهروزی: گل زیباست، آسمان آبی، دریا، باران، درخت و ... . در مجموع جزءجزء آفرینش خالق هستی زیباست. هر چیزی و هر کسی زیبایی خاص خود را دارد و البته این زیبایی تنها منحصر به ظاهر نمیشود بلکه گاه شخصی چنان باطن زیبایی دارد که دیگر کسی به سیما و ظاهر وی توجه ندارد. همصحبتی با این اشخاص به انسان آرامش میدهد و گاه اشخاصی هستند که خالق هستی به آنها ظاهری زیبا بخشیده است ولی چنان فخر و نازشی در رفتار و کردار آنها نمایان است که همگان از باطن زشتشان گریزان میشوند. با این اوصاف، در زندگی دنیوی هیچ کس بدون نقص نیست، بنابراین شایسته نیست که فردی را بهدلیل نوع خلقتش سرزنش کنیم، چراکه با این کار از خالق هستی ایراد گرفتهایم. تحقیر ظاهر افراد بسیار ناپسند است و این کار در تمام ادیان الهی بهشدت مورد نکوهش واقع شده است.
متاسفانه در سالهای اخیر بهدلیل گسترش ارتباط فرهنگی جوامع با یکدیگر، ساختار سنتی جامعه ما نیز دستخوش تغییر و تحولاتی شده است که بهدنبال آن گرایش به زیبایی در میان جوانان بهخصوص دختران و زنان افزایش یافته و این مساله بهطور خودآگاه یا ناخودآگاه عواقب جبرانناپذیری را در پی داشته است، به نحوی که فرهنگ و نوع پوشش و حتی تعریفی را که پیش از این از زیبایی در جامعه رواج داشت، تحت تاثیر قرار داده است. امروزه کلینیکهای زیبایی و ... در گوشه گوشه شهرها سر برآوردهاند که این اتفاق گواه حقیقت تلخی است و آن هم این است که جوانان ما دچار دوگانگی شدهاند و خویشتن خویش را دوست ندارند و هر روز از خود و ظاهر خویش فاصله میگیرند و ظاهر زیبای شرقی خویش را به زیباییهای اکتسابی و مصنوعی میسپارند و چه بسا در این مسیر آسیبهای جدی به روح و جسمشان وارد میشود. این بیهویتی و خودناباوری در میان دختران جوان جامعه ایرانی هر روز مسیر پرشتابتری را سپری میکند و هر روز ما شاهد زیباییهایی هستیم که از تنوعطلبی و دگرگونیهای فرهنگی ما نشأت میگیرد. این مساله یعنی اینکه فرهنگ ما متزلزل شده و فرهنگ بیگانه نرم و آهسته به درون فرهنگ و جامعه سنتیمان نفوذ کرده است و روح افراد جامعه را به یک نوع زیبایی که ساخته دست بشر است، سوق میدهد و هر بار قویتر از پیش باورها را کمرنگ و کمرنگتر میکند. بر این اساس گفتوگویی را با تعدادی از صاحبنظران صورت دادیم تا نظر آنها را در این زمینه جویا شویم.
یک دکتر سلامت اجتماعی در خصوص گرایش زنان و دختران جوان جامعه امروز به سوی زیبایی و جراحیهای زیبایی در گفتوگو با بامداد جنوب گفت: فرهنگ و فقدان فرهنگ مولف مهمترین دلیل این گرایش است. مواد فرهنگ مولف موجود است اما طراحی ساختار فرهنگی برای پوشش و ظاهر صورت نمیگیرد. این کار مهندسی فرهنگی میخواهد و پیش شرط آن هم اجماع فرهنگی است.
عیسی صفوی با اشاره به اینکه مردان نیز در این معضلی که گریبانگیر جامعه امروز شده است، سهیم هستند، افزود: چرا مردان سهیم هستند؟ چون ساختار فرهنگ ارتباطی ایراد دارد. در جامعه ما اصلاح فرهنگ ارتباطی با جنس مخالف، بر پوشش و زیبایی اولویت دارد.
وی دوران گذار جامعه از سنت به مدرنیته را مهم و کلیدی دانست و عنوان کرد: اما باید این دوران گذر مدیریت شود. باید الگوی دوران گذر وجود داشته باشد. بنابراین الگوی زیبایی زن ترکیبی است هم از جسم و هم از روان و ذهن اما روان و ذهن غالب است. البته برای برخی اولی غالب است و در این دوران الگوی جسمی بر الگوی روانی ذهنی پیشی گرفته است. بنابراین زیبایی زن دارای یک استاندارد واحد نیست بلکه زیبایی در فرهنگهای مختلف دارای استاندارهای متفاوتی است، بهعنوان نمونه یک زن سیاهپوست در فرهنگ آسیایی زیبا نیست اما در اروپا زیباست.
صفوی در ادامه خاطرنشان کرد: باید الگوی بومی برای فرهنگ زنان طراحی کنیم. طبیعی است که باید از فرهنگهای دیگر هم استفاده کنیم، بهویژه موارد حقوقی را. اما فرهنگ خودمان دارای مایههای غنی است. اقناع مخاطب بسیار مهم و کلیدی است. باید نسل جوان زنان را اقناع کرد، آن هم با ابزارهای امروز نه با ابزار گذشته، چون با ابرازهای گذشته نمیتوان پیام بهروز داد.
یک روزنامهنگار و فعال مدنی نیز در گفتوگو با بامداد جنوب گفت: جامعه ايران در وضعيت خوبي بهسر نميبرد. واقعيت اين است، زماني كه شهروندان يك جامعه دچار اين باور شوند كه اراده معطوف به تغيير در مناسبات زيستي خود را دارا نيستند، شهروندان دچار نوميدي فراگير ميشوند و ارزشهاي فرهنگی اعتبار خود را از دست داده و ناهنجاریها، قبحزدايي شده و در نتيجه ظواهر و شعار سطح جامعه را فرا ميگيرد اما در زير پوست شهر، فاجعه در حال فراگيري بوده و قدرتش روزافزون ميشود. بنابراین افزايش رويكرد مردم و بهويژه بانوان ايراني به جراحي بيني نيز در همين چارچوب تاويلپذير است. ارزشهاي مدني و عمومي، عرفهاي اجتماعي و زيبايي باطني و اخلاق از درون تهي شده و توجه به ظاهر، وضعيت غالب و افراطي را ميگيرد. گرچه بخشي از اين اتفاق اجتماعي، بابت هزينههاي دوران گذار يك اجتماع است اما از سوي ديگر اين نشان زوال يك اجتماع و زنگ خطري است كه خبر از يك فاجعه پيش رو ميدهد. متاسفانه واقعيت اين است كه اكنون ما در همان وضعيت پيش رو هستيم و توفان وزيدن گرفته است.
حمید موذنی با اشاره به اینکه البته اين وارونگي ارزشهاي فرهنگی و اجتماعي مختص بانوان نيست و شامل تمامي شهروندان اعم از مرد و زن میشود، افزود: بنابراین با توجه به عرفهاي مردسالارانه غالب بر اجتماع، زنان بيشتر در معرض ديد قرار دارند. در واقع جامعه ايران، دچار نارسيسيسم (خودشيفتگي) افراطي شده و بهجاي توجه به ارزشها و مسووليتهای اجتماعي، هر شخص به خود، ظاهر و عرضه خود توجه دارد. اين نوع رويكرد كه منتج از زيست اتميستي و جزيرهاي شهروندان است، يك آسیب احتماعي بزرگ است كه ضد توسعه است و افراد اين جامعه عشق و ايمان و باور به كمك به ديگري را از دست ميدهند. خوشبختانه از سال ١٣٩٢ به بعد رگههايي از توجه شهروندان به يكديگر از جمله برپايي ديوارهاي مهرباني و تشكيل نهادهاي مدني، نويد بخش روزهاي بهتري است اما همچنان با وجود اینکه گفته ميشود، «حال ما خوب است» اما تو باور مكن.
وی در خصوص پررنگ شدن ظاهرگرایی و گرایش به جراحیهای زیبایی در میان افراد جامعه خاطرنشان کرد: همانطور كه پیش از این توضيح دادم، اين رويكرد بازخورد وضعيت حاضر است. مردم مستاصل در چنين وضعيتهاي نوميدانهاي كه احساس ميكنند اراده آنها در تغيير مثبت شرايط كاركردي ندارد، به متافيزيك روي ميآورند و يا اينكه به خودشيفتگي و جامعهستيزي كشيده ميشوند. مردم در چنين شرايطي مولود و معلول شرايط هستند.
موذنی شرايط فرهنگي را در گرایش افراد به سوی جراحیهای زیبایی و... دخيل دانست و گفت: فرهنگي كه مورد آسيب و تحقير قرار گيرد، دچار اليناسيون شده و به الگوها و رفتارهايي گسيل داده ميشود كه چه بسا تا پيش از اين در ذهن آنها منفي و حتی بزه و گناه شمرده ميشد. بدون شك فرهنگهاي والا در چنين وضعيتهایي از خود مقاومت نشان ميدهند اما برخي از فرهنگها منفعل شده و بازخورد شرايط را در تغييرات فرهنگي، گفتاري، كرداري و ... نشان ميدهند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: راهكار كاستن اين آسيبها از طریق وفاق ملي، تقويت انتخابات و نمود واقعي تاثير مردم بر سرنوشت خويش، گردش آزاد نخبگان، پاسخگويي اقناعي مسوولان به شهروندان، دخالت نکردن در حوزه خصوصي مردم و آزادي انتخاب سبك زندگي مردم، تقويت جامعه مدني، دميدن روح اميد در جامعه، كاستن از شكاف دولت و ملت و افزايش همدلي میان دولت و ملت، توجه به شادي و غريزه زندگي، ايجاد رقابت واقعي در عرصههاي مختلف اقتصاد، اجتماع و سياست، تحكيم بنيان خانواده و ارزشهاي ديني و اخلاقي بهصورت واقعي و غير شعاري و احترام به اقليتها و ... میسر است.
یک معلم نیز در خصوص استقبال دختران و زنان جوان به جراحیهای زیبایی در گفتوگو با بامداد جنوب گفت: در اینباره دلایلی فراوانی وجود دارد، از جمله آنها میتوان به نگاه کالاگونه و تجارتگونه به زنان اشاره کرد که این نوع نگاه پس از رنسانس شروع شد و متاسفانه اینک پررنگتر شده است. در کشور ما نیز در حالی که در اروپا برگشت از این دیدگاه دارد رقم میخورد، ما تازه در آغاز راهی هستیم که بیهوده بودن آن بهصورت علمی و تجربی اثبات شده است. دلیل دیگر درونی شدن هویتهای سطحی بهجای هویت اصیل است. شاید یک دلیلش هم این باشد که زنان نتوانستند موقعیتهای اجتماعی مناسبی را بهدست بیاورند و در واقع ارزش و بهایی که شایسته آنها بوده، به آنها داده نشده، در سالهای اخیر ملاکهای زیبایی تغییر کرد و مد بیش از پیش وارد جامعه شد. در واقع ضعف فرهنگی در اینجا دیده میشود که جامعه نتوانست فرهنگ درست پیروی از مد را برای جوانان تعریف کند. یک دلیل مهم دیگر هم نیاز به مطرح بودن است. در طی سالهای اخیر انجام اعمال زیبایی آنقدر زیاد بوده که زنان احساس میکنند که اگر دست به چنین جراحیهایی نزنند، از دیگران عقب میمانند.
حسین نوروزینژاد با بیان اینکه زنان را باید متوجه گوهر اصیل درونیشان کرد تا از توجه به مظاهر بیرونی پرهیز کنند و به دام هویت سطحی و ... نیفتند، افزود: بیارزشترین نوع افتخار، افتخار به داشتن ویژگیهایی است که خود انسان در داشتنشان هیچ نقشی ندارد، مثل چهره، قد، رنگ چشم، ملیت، ثروت خانوادگي و...، از چیزهایی که خودتان به دست آوردهاید، حرف بزنید، مثل انسانیت، مهربانی، گذشت، صداقت و... آدمی را آدميت لازم است. عود را گر بو نباشد، هيزم است... . زنان و دختران ما نیاز به حرکتی دارند که مردان جامعه را متوجه گوهر وجودی خود کنند، نه نگاه شهوتپرستانه آنها را به خود معطوف سازند. وقتی اطلاعیه مربوط به استخدام برای فروشگاه و یا... را میبینم که در آن توجه به قیافه و تیپ لحاظ شده و به تخصص و مهارت وی در آن حرفه توجه نشده است، سخت متاسف میشوم، باید این نگاه ابزاری به زنان را در جامعه تغییر بدهیم، چراکه دختران و زنان جامعه بهخاطر این نوع نگاه ضربه میخورند و برای اینکه دیده شوند بهسوی هر چیزی که به زیبایی ختم میشود، گرایش مییابند. بنابراین حرکتهای فیمنیستی گرچه به ظاهر تندرو هستند اما به عقیده من در استقلال یافتن زنان و توجه مردان به بعدهایی غیر از ظاهر آنها موفق عمل کرده است.