بامدادجنوب- هدی خرم‌آبادی:
چیزی به آغاز سال تحصیلی نمانده است. شور و شوق دانشآموزان برای خرید کتاب، نوشت‌افزار و کیف و کفش مدرسه در هر خانه‌ای که بچه‌مدرسه‌ای دارند، به چشم می‌آید. این روزها اگر به بازارها سری بزنید این شور و شوق و هیجان را مشاهده می‌کنید. خوب یادم است زمانی که به مدرسه می‌رفتم، چه در دوره دبستان، چه راهنمایی و چه دبیرستان همیشه شهریور که می‌شد لحظه‌شماری می‌کردم که مدرسه‌ها باز شوند. خوب یادم است که چشم‌انتظار بودم تا مادرم بگوید می‌خواهم برایت کیف و کفش یا مانتو و شلوار مدرسه‌ات را بخرم و اوج ناراحتی و دغدغه آن روزهایم این بود که بگویند کیفت که پاره نشده، همان کیف پارسالی خیلی هم خوب است.
کیف و کفش مدرسه هم حکایت همان بسته اسباب‌بازی لوازم آشپزخانه بود که دختربچه‌ها دوست داشتند داشته باشند تا با آنها در نقش خاله و مادر با هم‌سن و سال‌هایشان بازی کنند که اگر قدیمی می‌شد دلشان را می‌زد و دوست داشتند بسته جدیدش را بخرند.
روز گذشته با مادری آشنا شدم که تنها یک فرزند دارد. یک دختر. نامش مهدیه است. کلاس اولی است. فاطمه محمدی در گفت‌وگو با بامداد جنوب گفت: 9 سال پیش شوهرم از پشت بام خانه‌مان افتاد و سه مهره کمرش شکست. یه کلیه‌اش هم از کار افتاده و عفونت کرده، یک چشمش هم نابیناست. وضع مالی بسیار بدی داریم. شکممان را هم نمی‌توانیم سیر کنیم.
- برای بیماری همسرتان به پزشک هم مراجعه کرده‌اید؟
-نه. با کدام پول... .
- بیمه هستید؟
- نه. به‌تازگی قرار است بیمه روستاییان بگیریم.
- برای خرجتان چه می‌کنید؟
- هر وقت مردم کمکمان کنند، اگر هم کمکی نرسد، گرسنه می‌مانیم.
- الان برای ثبت نام دخترت چه مشکلی دارید؟
- هزینه کتاب‌هایش 50 هزار تومان است. این هزینه برای ما خیلی زیاد است. هزینه دفتر و مداد و پاک‌کن و لباسش مانده است. این همه هزینه را از کجا بیاورم؟ هیچ مدرسه‌ای مهدیه را ثبت نام نکرده است.
- محل زندگی‌تان کجاست؟
- در مدرسه امیرکبیر (در وحدتیه) اتاقی به ما داده‌اند.
- حقوقی هم می‌گیری؟
- نه. هیچ حقوقی نمی‌گیرم. فقط روزهای پنجشنبه و جمعه مدرسه را نظافت می‌کنم.
فاطمه محمدی در حالی این سخنان را می‌گوید که گران بودن هزینه‌های نوشت‌افزار و کتاب تنها مختص به خانواده آنها نیست و در سراسر کشور هستند بسیار کسانی که برای تامین لوازم مورد نیاز تحصیل با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم می‌کنند. همین مشکل یکی از موانع موجود سر راه روند بی‌سوادی در جامعه است که معمولا پس از فوت فرصت دنبال و پیگیری می‌شود. اگر مهدیه‌ای که امروز باید به کلاس اول برود و سواد بیاموزد، به‌سبب فقر از تحصیل باز بماند، علاوه بر این‌که تبعات منفی و آسیب‌های اجتماعی گوناگونی را می‌تواند برای او رقم بزند، به‌طور قطع جبران آن در سال‌های آتی زندگی‌اش نیز سخت خواهد شد.
«کاد الفقر ان یکون کفرا»: فقر نزدیک است که به کفر بینجامد. توجه به مقوله فقر از جمله مسائل حساس و مهمی است که نادیده گرفتن آن منجر به آسیب‌ها و تهدیدهای اجتماعی بسیاری می‌شود.
در این راستا می‌طلبد که سازمان‌های دولتی به‌ویژه آموزش و پرورش، انجمن‌های مردم‌نهاد، موسسه‌های خیریه، افراد خیر و نیکوکار، فعالان مدنی و ... با توجه به آغاز سال تحصیلی با شناسایی افراد نیازمند و محتاج در خصوص تامین کردن لوازم دانشآموزان از هیچ کوششی دریغ نورزند و باور داشته باشند که: تو نیکی می‌کن و در دجله انداز/ که ایزد در بیابانت دهد باز. در کنار چنین کمک‌های خیرخواهانه‌ای، نظارت بر قیمت نوشت‌افزارها نیز اقدامی ضروری است. در حال حاضر که بازار نوشت‌افزارهای رنگارنگ و پر از شکل و طرح‌های گوناگون رونق دارد، تمایل دانشآموزان نیز به سمت همان نوشت‌افزارها با طرح‌های جدید است و خانواده‌ها نیز ناگزیرند که مطیع خواسته و علاقه فرزندانشان باشند. حال کودکانی را مجسم کنید که خانواده‌هایشان اصلا قدرت خرید همان نوشت‌افزار ساده را هم ندارند.
