بامداد24/فرشته قهرمانی: جنگ تحمیلی از ساعت 2 بعد از ظهر روز 31 شهریور ماه 1359 با حماه جنگندههای رژیم بعث عراق بهصورت رسمی شروع شد. جنگ در همان ساعتهای اولیه خودش نشان داد هر کدام طرحهایی برای حمله دارند. از یکسو عراقیها با 190 فروند جنگنده به حریم هوایی ایران حمله کردند و از سوی دیگر در کمتر از 24 ساعت 180 بمب افکن نیروی هوایی با عبور از مرزها، بسیاری از ریز ساختها و فرودگاههای نظامی عراق را بمباران کردند.
جنگهای هوایی از همان ابتدا جای خودش را در نبرد باز کرد، جنگ فانتومها و تامکتها نیروی هوایی ارتش ایران با سوخوها و میراژهای عراقی که به وفور در اختیار ارتش صدام قرار گرفت. خلبانان نیروی هوایی در هشت سال دفاع مقدس حماسههای جاویدانی از خود برجای گذاشتند که این حماسهها وقتی ارزش پیدا میکند که بدانیم ایران تحریم بود و هیچ امکانات و تجهیزاتی به او نمیرسید. با وجود این، در طول هشت سال جنگ نیروی هوایی ایران سه بار نیروی هوایی عراق را نابود کرد که این نشان از برتری هوایی خلبانان ایرانی داشت.
پایگاه ششم شکاری بوشهر به همراه پایگاه سوم شهید نوژه همدان 55 درصد عملیات های هوایی را انجام دادند، نیروهایی که بسیاری از آنها در آسمان آبی خلیج فارس ماندگار شده است.
منوچهر شیرآقایی از خلبانان به قول معروف ستوان دومی نیروی هوایی بود که در روز آغاز رسمی جنگ در پایگاه ششم شکاری بوشهر و گردان 61 شکاری خدمت میکرد.
یورش میگهای عراقی به پایگاه بوشهر
خلبان منوچهر شیرآقایی در یکی از خاطراتش میگوید: «روز 31 شهریورماه 1359 ما جلوی گردان خلبانها در پایگاه نشسته بودیم و داشتیم با بچهها صحبت میکردیم. من بودم و نصرالله خزایی پول، کیومرث حیدریان و... ساعت حدود دو بعد از ظهر بود.کمکم خودمان را آماده رفتن به خانه میکردیم. روز گرم و شرجی هم بود. یک دفعه دو هواپیما در حالی که در ارتفاع پایین پرواز میکردند، مخالف باند پرواز آمدند و بمب ریختند. ناگهان صدای انفجار بمبها همه جا پیچید و موج انفجار شیشههای ساختمان گردان را شکست.
همان لحظه فکر کردم، هواپیماهای امریکا هستند که حمله کردهاند. احساس کسی را داشتم که مورد تجاوز قرار گرفته است. غرورم خرد شده بود. دشمن چنان گستاخ شده بود که مرا در خانهام مورد حمله قرار داده بود. گریهام گرفت. چنان دستپاچه شدم و به هیجان آمدم که دویدم تکه سنگی از همان اطراف را برداشتم و چنان به طرف هواپیما پرتاب کردم که ماهیچه کتفم کش آمد و درد گرفت. احساس میکردم مرا داخل استخر آب یخ انداختهاند.
فکر می کردم غرورم شکسته، داشتم دیوانه میشدم. زبانم بند آمده بود. نمیتوانستم فریاد بزنم و بگویم دشمن به میهنم یورش آورده است. دلم میخواست مادرم هرگز مرا نمیزایید تا چنین روزی را ببینم. دیدم هواپیماها از نوع میگ یعنی روسی هستند. بمبها که منفجر شدند، تازه آژیر قرمز کشیده شد و پدافندها به طرف هواپیماهای مهاجم شلیک کردند.
کمی بعد به ما گفتند، هواپیماها عراقی بودهاند. کل پایگاه به هم ریخت. هر کسی چیزی میگفت و جایی میدوید. صدای انفجار بمبها در بندر نیز شنیده شده بود. زنها و بچهها از ساختمانهای پایگاه بیرون آمده و در حالی که گریه میکردند و جیغ میکشیدند، پایگاه را ترک میکردند. وضعیت اضطراری اعلام شد.
یکی دو ساعت بعد خبردار شدیم عراقی ها تنها به پایگاه بوشهر حمله نکردهاند بلکه به پانزده نقطه ایران حمله کردهاند. اینطور بود که جنگ بین ایران و عراق آغاز شد.»
پخش مستند «گردان 61» برای سومینبار از سیما
مسعود نجفپور، تهیهکننده و کارگردان بوشهری یکی از هنرمندان بوشهر است که تاکنون موفق به ساخت فیلم کوتاه «آفتابگردان» در سال 79 و ساخت مجموعه طنز 15 قسمتی «کُنجیر» در سال 88 و ساخت مستند «گردان 61» در سال 90 شده است.
وی که هماکنون مشغول ساخت فیلم سینمایی «نه و نیم دقیقه» است که بخشی از زندگی شهید علیرضا یاسینی را به تصویر میکشد، توانسته است جایزه ویژه دفاع مقدس را در جشنواره تولیدات مراکز که در تبریز برگزار شد، بهدست آورد.
«گردان 61» پر افتخارترین گردان شکاری پایگاه هوایی بوشهر است، مستندی بازسازی شده از زندگی یکی از خلبانان بازنشسته نیروی هوایی بهنام منوچهر شیرآقایی است و شب گذشته برای سومینبار بهمناسبت هفته دفاع مقدس از شبکه «شما» پخش شد.
مسعود نجفپور در خصوص اهداف و موضوع این مستند به بامداد جنوب گفت: این مستند در سال 90 ساخته شده و برای سومینبار است که از صدا و سیما پخش شده است و موضوع آن راجع به زندگی یکی از خلبانهای جنگ است که هماکنون نیز در قید حیات به سر میبرد.
وی با بیان اینکه این مستند وقایع زندگی منوچهر شیرآقایی را به تصویر میکشد، تصریح کرد: «گردان 61» فداکاریها و تلاشهای این خلبان جنگی را که نقش ارزندهای در هشت سال دوران دفاع مقدس داشته است، بیان میکند.
شیرآقایی، تنها خلبان بازمانده دوران جنگ در بوشهر
این کارگردان بوشهری با اشاره به اینکه منوچهر شیرآقایی تنها خلبان بازمانده دوران جنگ در بوشهر است، گفت: این خلبان با وجود اینکه متولد روستای کوتنای مازندران است اما از آغاز دوران جنگ به بوشهر آمده است و تاکنون نیز ساکن این شهر است.
وی در خصوص دلیل ساخت این مستند افزود: شیرآقایی کسی است که قبل از جنگ ژاندار بوده و در دوران جنگ شیفته پرواز میشود و آن را میآموزد. همچنین حضور چنین کسی در بوشهر برای من جذابیت خاصی داشت و باعث شد که مستندی را درباره شیرآقایی بسازم. در این مستند خاطرات جالب و جذابی از روزهای اول جنگ از جمله نخستین پرواز عملیات جنگی ایران بعد از چند ساعت از حمله عراق به کشورمان از پایگاه ششم شکاری بوشهر تا زندگی دستهجمعی خلبانها، عملیات روزانه و به شهادت رسیدن خلبانهای نیروی هوایی به تصویر کشیده شده است.
ترسیم عملیاتهای سخت و غیر ممکن هدف ساخت «گردان 61»
ترسیم عملیاتهای سخت و غیر ممکنی که از مبدا پایگاه بوشهر انجام شده، هدف اصلی ساخت این مجموعه بود.
وی به عوامل ساخت این مستند اشاره کرد و گفت: احسان عبدیپور (فیلمبردار)، ابراهیم وردیانی (تدوین) و منصور عشایری (صدابردار) از عوامل این مستند هستند. همچنین مهدی روشنروان بازیگر نقش اصلی این مستند است و صاحب الفصول و محمد هوشنگی از دیگر بازیگران «گردان 61» هستند.
معرفي بزرگاني چون شهيدان ياسينی، دوران، کاظم روستا، خلعتبری، دلحامد و ديگر شهدای نيروی هوايی نيز از ديگر اهداف توليد اين مستند محسوب میشود.