بامداد24/فرشته قهرمانی: بيترديد نميتوان سرودههاي او را به زمان خاصي محدود کرد، زيرا مولانا و انديشههاي وي بازتابي از شرايط روزگار معاصر است. او در نهايت آزادگي تلاش دارد تا خودآگاهي را در سرشت خوانندگانش تقويت کند و به نگاه و نگرش آنها به زندگي و هستي، سمت و سو دهد. سرودههاي آهنگين و موسيقايي وي آکنده از حيرت، شگفتي و پرسشهاي فلسفي است. پرسشهايي که به زيباترين و دلانگيزترين وجه، انسان را از دلبستگيها ميرهاند و به ترديدهاي تشويشآلود فلسفي وي، معنا ميبخشد. بيشک مولانا در بيشتر سرودههاي بيبديلش، ستايش خرد را در خدمت مدنيت و خودباوري قرار ميدهد.
مولانا علاوه بر اينکه بر علوم اسلامي تسلط و چيرگي خاصي دارد، در ارائه و بيان عقايدي که تا حد زيادي با ايدههاي هستيشناسانه غرب همخواني دارد، بيهمتاست. به نوعي ميتوان او را شاعر، حکيم و فيلسوفي دانست که نماد آزادانديشي ديني است، زيرا در سرودههايش پيوسته تلاش دارد تا خود و ديگران را از قيد قوانين انعطاف ناپذير دنيوي برهاند. وي در مقام يک شاعر و اديب، مروج ارزشهايي رنگباخته چون دوستي، محبت، عشق، وفاداري، حقيقت و پيمانداري است.
به همين سبب ميتوان مدعي شد، سرودههاي مولانا با برخي از بهترين اشعار غربي هماوردي ميکند و حتي گاه از آنها پيشي ميگيرد. اين شاعر و حکيم نامدار انگار از پيش با زندگي و فلسفه غربيان آشنايي داشته است. به همين سبب نيز در مغربزمين در مقايسه با ديگر شاعران پارسيگو، از محبوبيت و شهرت بسزايي برخوردار است. وي در بيشتر سرودههايش با زبان و بياني سرشار از عشق و آزادگي، ارزشهاي فلسفي و اخلاقي زندگي را ترنم کرده است.
مولانا جلالالدین محمد بلخی مشهور به مولوی شاعر بزرگ قرن هفتم هجری قمری است. وی در سال ۶۰۴ هجری قمری در بلخ زاده شد. پدر وی بهاءالدین که از علما و صوفیان بزرگ زمان خود بود، به سبب رنجشی که بین او و سلطان محمد خوارزمشاه پدید آمد، از بلخ خارج شد و بعد از مدتی سیر و سیاحت به قونیه رفت. وی پس از فوت پدرش «بهاءالدین» که از علما و صوفیان بزرگ زمان خود بود، تحت تعلیم «برهانالدین محقق ترمذی» قرار گرفت. ملاقات وی با شمس تبریزی در سال 642 هجری قمری انقلابی در وی پدید آورد که موجب ترک مسند تدریس و فتوای او شد و به مراقبت نفس و تذهیب باطن پرداخت و در سال 672 هجری قمری در قونیه وفات یافت. از آثار او میتوان به مثنوی معنوی، دیوان غزلیات یا کلیات شمس، رباعیات، مکتوبات، فیه مافیه و مجالس سبعه اشاره کرد.
مولانا، پس از مدتها بیماری در پی تبی سوزان در غروب یکشنبه ۵ جمادی الآخر ۶۷۲ قمری درگذشت. در آن روز پرسوز، قونیه در یخبندان بود. سیل پرخروش مردم، پیر و جوان، مسلمان و گبر، مسیحی و یهودی همگی در این ماتم شرکت داشتند. افلاکی میگوید: «بسی مستکبران و منکران که آن روز، زنار بریدند و ایمان آوردند.» و ۴۰ شبانهروز این عزا و سوگ بر پا بود.
امروز، روز بزرگداشت مولانا جلالالدین بلخی است و به همین مناسبت گفتوگویی را با یکی از مدرسان ادبیات درباره این شاعر بزرگ انجام دادیم.
الهام بهروزی، از مدرسان ادبیات دانشگاههای بوشهر در خصوص ویژگی شعر مولانا به بامداد جنوب گفت: مولانا شاعری عارف است که بدون شک همگان به بزرگی شأن و مقام این شاعر بزرگ معترف هستند.
وی با بیان اینکه در زندگی مولانا بعد از دیدار شمس تبریزی دوره پرشوری آغاز شده است، تصریح کرد: پس از غیبت شمس، مولانا شوریدگی خود را سر میدهد و دیوان غزلیاتش را به رشته تحریر در میآورد. او در غزلیاتش ابتدا تخلص «خاموش» را برمیگزیند ولی پس از آن بهدلیل ارادتش به شمس تبریزی، تخلص «شمس» را انتخاب میکند.
این مدرس ادبیات افزود: مولانا شاعر گرانقدری است که بزرگترین اثر عرفانی جهان را بهنام «مثنوی معنوی» در شش جلد آفریده است که صاحبان علم و ادب از این اثر جاودانه بهعنوان قرآن عجم یاد میکنند، چراکه مولانا در مثنوی معنوی از آیات قرآن و احادیث قدسی و نبوی بهره زیادی گرفته است. تمام این شش دفتر در تفسیر 18 بیت «نینامه» است همانطور که گفتهاند، قرآن کریم تفسیر سوره «حمد» است.
بهروزی با بیان اینکه مولانا در این اثر از تمثیل بهره گرفته است، خاطرنشان کرد: بهدلیل اینکه مطالب سنگین عرفانی برای مخاطب قابل فهم باشد با بهره گرفتن از حکایتها آنها را ساده کرده است تا مخاطب بتواند بهراحتی به مقاصد و مفاهیم عرفانی پی ببرد.
وی با اشاره به اینکه در جلد پنجم مثنوی مولانا حکایاتی آورده است که چندان مقید و اخلاقی نیستند، گفت: اما مولانا از همین حکایتها نتیجهگیریهای عرفانی و اخلاقی میکند، پس وی قبل از اینکه شاعر باشد، عارفی صاحبدل است که با کلام فاخر و پخته خود علم عرفان را در قالب شعر سینه به سینه منتقل میکند.
وی در واقع راه سنایی غزنوی را در ادب پارسی تکمیل میکند. این مدرس دانشگاه با بیان اینکه سنایی در قرن ششم هجری قمری مفاهیم عرفانی را وارد شعر پارسی کرده است، گفت: مولانا در قرن هفتم به آفرینش بهترین نمونههای غزلیات اشعار عرفانی میپردازد، بنابراین میتوان گفت وی از شاعران بزرگ پارسی است که با آثار بینظیرش نقش مهمی را در حفظ و نشر زبان پارسی ایفا کرده است.
کاظم محمدی، یکی از مولویپژوهان کشور است که کتابهای متعددی را درباره این شاعر پر آوازه به رشته تحریر درآورده است. وی درباره چگونگی تاثیر مولانا بر اندیشه جهانی در قرن بیست و یکم و ابعاد اشعار وی میگوید: مولانا يک شخصيت استثنايي است و اين مساله بيشتر به اين دليل است که او فرا زمان ديده، فرا زمان فکر کرده و فرا مکان بوده است. مولانا شايد هزارها سال جلوتر از خودش را ديده است، يعني هر چيزي که امروزه ما در فناوري، علم و پيشرفتهاي بشر ميبينيم، موردي نيست که مولانا به آن اشاره نکرده باشد. شايد بزرگترين کار بشر امروز شناختن اتم و شکافتن آن باشد که ما در جاي جاي مثنوي و ديوان کبير، شواهد زيادي را مي بينيم که در اين مورد صحبت شده است. مولانا يک شخصيت جامع الاطراف است که هر کس با هر رويکردي به نوعي حرفهاي خودش را به شکل کامل يا دستکم در حد عالي در آثار مولانا پيدا ميکند. او يک فيلسوف، روانشناس، اديب و عارف است، يعني چيزي نيست که در ذهن انسان بگنجد و شمهاي از آن در آثار مولانا نباشد. به همين دليل است که در قرن بيست و يکم هنوز هم مولانا حرف براي گفتن دارد و بايد بگويم زماني خالي از مولانا نخواهد بود.