بامداد جنوب - امیرحسین حقیقی:
برای همه پیش آمده است که در دوره بیماری به پزشک متخصصی مراجعه کنند و پول ویزیت را پرداخت کنند و بعد به پزشک دیگری برای طی کردن مراحل درمان معرفی شوند.
من نام این رفتار را پاسکاری میگذارم. پاسکاری در کشور ما متاسفانه روشی موفق و جا افتاده در روند انجام کارها و کسب درآمد است و مختص به نظام پزشکی هم نیست. در ادارات، مدارس، بیمارستان، داروخانه و کلا مکانهایی که با کار مردم پول در میآوردند. چراکه اگر مراجعهکننده یا بیمار و بهقول بازاریها مشتری نداشته باشند، اوضاعشان مناسب نخواهد بود.
در بوشهر هم از این دست اتفاقها کم نمیبینیم. اگر نسخه پزشکی را در اختیار دارید و باید از داروخانه، دارو تهیه کنید به شما توصیه میشود حتما به فلان داروخانه بروید و دارو یا غیره را بخرید. دلیل این معرفی خوب بودن اجناس یا داروهای آن داروخانه نیست، شک نکنید که دکتر شما رفاقت یا نسبتی با صاحب داروخانه دارد.
این کار در حوزه متخصصان نیز متاسفانه بسیار رایج شده است، بهطوریکه مثلا یک جراح مغز و اعصاب برای گرفتن آزمایشهای شما، مطبهایی را معرفی میکند که از قبل هماهنگ شده است و به بیمار الزام میشود که به فلان جا برو و کارت را انجام بده.
البته نکتهای که در اینباره وجود دارد، این است که در واقع خلاف قانونی در این میان رخ نداده است اما میتوان گفت یک اقدام غیراخلاقی رخ داده؛ شاید بپرسید چرا؟ که یکی از دلایلش از دیدگاه نگارنده تضعیف داروخانهها و پزشکان تازهکار است، یعنی تا زمانی که این روند ادامه داشته باشد عملا هیچ فعال جدید در این زمینه حق رشد پیدا نمیکند و همهچیز تحت تصرف بزرگترها و معروفها در میآید.
یک مساله دیگر که در نظام سلامت وجود داد معضلات در طرح پزشک خانواده است که جزئیات آن در ادامه میآید.
به نقل از راه دانا؛ پیشنهاد میشود خانوادهها برای حذف نشدن از پزشک خانواده خود و یا پاسکاری نشدن میان پزشکان، هرازگاهی سنت حسنه صلهرحم را با پزشک خانواده خود بجا بیاورند تا هم ثواب خیر آن را برده باشند و هم بهصورت ناخواسته مورد لطف حذف دوستان قرار نگیرند.
یکی از بزرگترین معضلات در طرح پزشک خانواده که از همان ابتدا نیز بهوضوح قابل مشاهده بود، تعداد کم پزشکان در مقابل شمار بالای خانوادههای مراجعهکننده برای ثبتنام در این طرح و قرار گرفتن در لیست پزشکان موردنظر خود بوده است که وجود خانوادهها بیش از ظرفیت لیست هر پزشک، نگرانی همیشگی حذف از لیست پزشکان را برای مردم، در پی داشت.
در این زمینه چند مطلب حائزاهمیت است و جای سوال از مسوولان مربوطه را دارد که بهنظر میرسد اشاره به آنها خالی از لطف نیست:
این اقدام، شامل افرادی شده که در زمان ثبتنام نزد پزشک مورد نظر خود، با رعایت اقدام بهموقع در زمان ثبتنام، جزء افزایش ظرفیت یا مازادیهای هنگام ثبتنام نبودهاند و طبق اعلام مراکز مربوطه، پس از آنها نیز افراد دیگری در لیست گنجانده شده بودند.
حال سوال اینجاست که چگونه میشود، در زمان حذف خانوادههای مازاد بر ظرفیت، آنهایی که جزء مازادیها نبودند هم حذف شدهاند که این نوع از عمل، شائبه نبود برنامه، دقت و گاه صداقت در این موضوع را بیشازپیش افزایش میدهد.
اعتراض بهحق دیگر مردم در این موضوع، مربوط به اطلاعرسانی نکردن اقدامات انجامشده نسبت به آنان است، با توجه به اینکه برای مراجعه به سایر پزشکان متخصص هم یکی از شروط قبول دفترچه از بیمار، لزوم ثبت آن در نظام ارجاع و داشتن مُهر پزشک خانواده است، حال با تصور اینکه فردی بهدلیل نیاز مبرم به پزشک خصوصی، مدتی را به پزشک خانواده خود مراجعه نمیکند و پس از پایان برگههای دفترچه و تعویض آن، برای ممهور کردن دفترچه جدید به مُهر پزشک خانواده، با خبر حذف از لیست پزشک خانواده منتخب خود و در بهترین حالت، ارجاع به پزشک دیگری روبهرو میشود.
سوال این است که در صورت اورژانسی بودن وضعیت بیمار و در اختیار نداشتن زمان کافی برای سیر سیکل اداری این کار، پاسخگویی به این بیتدبیری و عواقب از دست رفتن زمان برای بیمار و نتایج ناگوار حاصل از آن را چه کسی برعهده خواهد گرفت؟
و سوال مهمتر اینکه آیا مراجعه نکردن به پزشکان خانواده، گناه غیرقابل بخششی بهشمار میرود که حذف هر چند وقت بیماران از لیست پزشکان خانواده و بلاتکلیفی آنها را به همراه دارد؟
اعتراض دیگر مردم به این اقدام در اینباره است که با توجه به اطلاع نداشتن از حذف خود، اگر در لیست پزشک جدیدی گنجانده نشده باشند که جای سخن باقی نمیماند و اگر هم به لیست پزشک دیگری افزوده میشوند، آیا تضمینی بر بقا در لیست جدید برای آنان وجود دارد یا اینکه پس از پر شدن این لیست و با فراتر از ظرفیت رفتن لیست جدید، آیا باز هم باید منتظر حذف و جابهجایی جدید باشند؟
یا اینکه اصولا در نظام ارجاع و پزشک خانواده، اولویت انتخاب پزشک برعهده خود خانوادهها گذاشته شده و حال، پاسکاری مردم بین پزشکان، اگر با مقبولیت بیمار همراه نباشد و اصولا از پزشک انتخابشده راضی نباشند، آیا با نوعی اجبار و زور برای قبول شرایط جدید روبهرو نخواهند شد؟
لذا پیشنهاد میشود خانوادهها برای حذف نشدن از پزشک خانواده خود یا پاسکاری نشدن میان پزشکان، هرازگاهی سنت حسنه صلهرحم با پزشک خانواده خود را بهجا بیاورند تا هم ثواب خیر آن را برده باشند و هم بهصورت ناخواسته مورد لطف حذف دوستان قرار نگیرند.
شایان ذکر است طرح پزشک خانواده در نظام بهداشت و درمان کشور با هدف ساماندهی رسیدگی به بیماران و افزایش کیفیت حوزه بهداشتی و درمانی در کنار طرح تحول سلامت قرار گرفت تا بارقههایی از امید بهمنظور سهولت در بخش خدمات درمانی و عدم پرداختهای گوناگون و بعضا زیاد، برای مردم بههمراه داشته باشد تا با دغدغه کمتر نسبت به حوزه سلامت خود، آرامش بیشتری را احساس کنند.
اما بهنظر میرسد پس از قوت گرفتن بحث طرح نظام سلامت برای اجرای سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری در حوزه سلامت جامعه، به دلایل مختلف، ضعفهای طرح پزشک خانواده در حوزه طرح تحول سلامت دولت که میتوانست به نقطه قوتی برای آن تبدیل شود، همخوانی نداشته و با ادعاهای مربوط به کامل بودن طرح تحول سلامت، دربرگیری پزشک خانواده شهری و نظام ارجاع و برنامهریزی دقیق در قبال آن، منافات دارد.
از جمله آنها میتوان به تعریف نشدن ساعات کار و دسترسی به پزشکان خانواده اشاره کرد که در ساعات خاصی از شبانهروز، با وجود تعریف پزشک جانشین، نبود دسترسی به هیچکدام از پزشکان اصلی و جانشین، دردسرهای فراوان و پرداخت مبالغ آزاد و ویزیت بدون دفترچه حاصل این بیتدبیری را برای مردم به ارمغان آورده است.
در هر حال بهنظر میرسد طرحی که قرار بود موجبات آسایش و رفاه بیشتر مردم را فراهم آورد و از دغدغههای مالی و روانی حوزه بهداشتی و درمانی آنان بکاهد، به عنصری برای دلمشغولی و نگرانی مردم و بیماران شده که نیازمند برنامهریزی دقیق و رعایت رفتار صادقانه با خانوادهها و بیمارن از سوی مسوولان و پزشکان حوزه سلامت است.