bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۶۱۶
تاریخ انتشار: ۳۹ : ۱۵ - ۲۷ مهر ۱۳۹۴
معماری مانند دیگر علم‌ها فلسفه‌های وجودی خود را دارا است و در آن نگرش‌های متعددی نهفته است که صرفا از طریق معماران ایجاد نشده‌اند. در طول تاریخ، فلسفه، مذهب، روانشناسی، ریاضیات، نقاشی، هندسه و دیگر عوامل وجود داشته که به‌وجود آورنده نگرش‌ها، مکتب‌ها و سبک‌های معماری بوده است.

تا قبل از به‌وجود آمدن مدرنیته در دوره رنسانس، تمامی امور به‌صورت سنتی انجام می‌شد و ملاک این امور کتاب‌های آسمانی و گفته‌های پیشوایان مذهبی بوده است. در این دوران مردم بدون کمک گرفتن از عقل خود، تمام گفته‌های سنت را قبول می‌کردند و نسبت به آن شکی نداشتند. پس از مدرنیته و آغاز خردگرایی نبردی میان سنت و علم درمی‌گیرد. در این زمان که آن‌را به نام دوره تفتیش عقاید می‌شناسند، رهبران مذهبی از وجود دانشمندانی که به خردگرایی دعوت می‌کردند احساس خطر کرده و با آنان به مقابله می‌پردازند. گالیله و نظریه گردش زمین به دور خورشید مربوط به این دوره است که پس از مطرح کردن آن، دادگاه او را تا آخر عمر خانه‌نشین می‌کند.

جنبش معماری مدرن نیز که برای خارج شدن از اصول گذشته ظهور می‌کند، از اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم خود را به معرض نمایش می‌گذرد، گرچه نظریه‌پردازانی وجود داراند که آغاز آن را پیش‌تر می‌دانند، ولی در این زمان بود که به اوج شکوفایی خود می‌رسد. معماری مدرن نیز همان که از اسم آن بر می‌آید بر مبنای خردگرایی بنا شده است و تمامی اصول گذشته خود را به کناری می‌زند. پیشگامان این معماری معتقند که باید عقل جایگزین سنت شود و از اصولی غیرعقلی که در معماری سنتی وجود داشته، باید پرهیز کرد. به همین دلیل است که سالیوان بیان می‌کند: «فرم تابع عملکرد استئ» این معمار معتقد بود که باید فرم‌ها بر اساس عملکردی که دارند، به‌وجود بیایند و باید از حجم‌هایی که صرف زیبایی غیرعملکردی طراحی می‌شوند، جلوگیری کرد و باید از بیهودگی پرهیز شود. آدولف لوس، دیگر معمار این مکتب تزئینات را جنایت می‌خواند. این نظریه نیز بازتاب وسیعی پیرامون سنت و مدرنیسم به‌وجود می‌آورد. لوس بر این باور بود که عقل‌گرایی در معماری جایگزین سنت غیرعقلی شود و تزئیناتی که صرف زیبایی است، باید از معماری حذف شود.

این دو نظریه به سادگی نشان‌دهنده نوع تفکر مدرنیسم و عقل‌گرایی در معماری است که می‌کوشد، انسان نوین را به سمت فکر و تعقل راهنمایی کند تا از بند تفکر سنتی که فقط برپایه اعتقادات مذهبی، فرقه‌ای و قبیله‌ای است، رهایی بخشد. خردگرایی به انسان می‌گوید که بندیشد کند و فقط به باور عامه بسنده نکند، این باور در کوشش است که انسان با عقل تصمیم بگیرد و خود را امور غیرمنطقی و غیر عقلی جدا کند.
در میان معماران مدرنیسم لورکوربزیه، معماری متفاوت است. او زمانی زیادی از عمر خود را صرف تبیین و تعیین اصول عقل‌گرای معماری می‌کند تا آن را از شکل سنتی خود خارج کرده و آن را به‌صورت علمی منطقی درآورد. او بیان می‌کند: « خانه ماشینی برای زندگی است» که از این جمله تفسیرهای متعددی می‌توان داشت، اما شاید این جمله مهم‌ترین بیانی که داشته باشد، این است که معماری نیز به اصول علمی و منطقی نزدیک است و نباید فقط بر اساس سنت و باور به آن شکل داد. اگر به باور لورکوربوزیه در زمان مطرح شدن این نظریه دقت کنیم، درمی‌آییم که او کوشیده است، معماری را به علوم ریاضیات و هندسه نزدیک کند، پس می‌توان از شعار او این نتیجه را گرفت، نه فقط این‌که او خانه را محیطی خشک و مکانیکی برای زندگی تعریف کرده باشد. اگر او این اصول را بیان می‌کند، به‌دنبال این است که معماری را از کژی‌ها دور کند تا معماران جوان نیز بتوانند راهی برای خلق معماری‌‌های مختلف بدست بیاورند.

در معماری سنتی ایران نیز به گفته استاد پیرنیا اصولی وجود دارد که در گذشته از این قواعد پیروی می‌شده است. پیرنیا که خود اصول معماری مدرن را هم آموخته است، پس از مشاهده عمل لوکوربزیه در تبیین معماری منطقی، می‌کوشد تا معماری ایرانی‌سنتی را علمی و منطقی نشان دهد. او در طول عمر خود کوشش‌ها و تلاش‌های فراوانی را در این زمینه انجام می‌دهد و اصول پنجگانه‌ای را به‌مانند لوکوربزیه که پنج اصل را برای معماری مدرن برمی‌شمرد، بیان می‌کند. اگرچه استاد پیرنیا تلاش می‌کند تا این معماری را منطقی جلوه دهد، ولی نمی‌توان این موضوع را نادیده گرفت که معماری ایرانی همواره در بند سنت و اعتقادات بوده است. 
در میان سه گروه سنت‌گرایان، خردگرایان و میانه‌روها که بعد‌ها سبک پست‌مدرنیسم را مطرح می‌کنند، سنت‌گرایان بیشتر مواقع تندرو بوده‌اند، چراکه در بند اعتقادات خود غرق شده‌اند و برای آنها شروع دوباره بسیار سخت است.   اگرچه نظریه‌پردازان بعد از لوکربوزیه تفکر او را غلط می‌شمارند و معتقدند که او اشتباه کرده است، اما به باور من لوکربوزیه در کار خود موفق عمل کرده است. شاید نتیجه حاصل از راه او اشتباه بوده، ولی راه او درست بوده است.
به باور من مدرنیسم‌ها نیز سنت را قبول داشته‌اند، چراکه اگر غیر این بود، تفکر خردگرایی مطرح نمی‌شد، آنها از سنت‌گرایان فقط این انتظار را داشته‌اند که در باورها و اعتقادات خود کمی تفکر و بعد تصمیم‌گیری کنند و صرف پایبندی به اعتقادات تصمیم و نتیجه‌گیری نکنند. عقل‌گرایی در معماری، به‌منظور نفی و رد معماری سنتی نیست، بلکه بیان‌کننده این است که باید با باورها، اعتقادات به همراه عقل و خرد پیش رفت. 

برچسب ها: معماری ، سنت عقل
نام:
ایمیل:
* نظر: