بامدادجنوب- هدی خرم آبادی: یکشنبه شب گذشته در دانشگاه خلیج فارس نشستی در خصوص مسائل و روابط جنسی در ایران برگزار شد. این نشست که به میزبانی بسیج دانشگاه بود، بنیانگذار علم آسیبشناسی را بهعنوان سخنران به این نشست دعوت کرده بود.
جلسه در سال پتروشیمی برگزار شد و تمام صندلیهای سالن پر شد از دانشجویان دختر و پسری که تشنه شنیدن و دانستن درباره مسائل جنسی بودند. راس ساعت 19:12 آیاتی چند از کلامالله مجید قرائت و پس از آن سرود جمهوری اسلامی ایران پخش شد. نوبت به برنامه بعدی رسید که پخش مستندی جنسی بود. دانشجویان سراپا گوش بودند و با دقت و وسواس خاصی کلیپ را تماشا میکردند.
کلیپ بسیار جذاب و جالب اینگونه آغاز شد: پژوهشگر پشت سیستمی نشسته و توضیح میدهد که: همزمان با توافق هستهای و اوج انتشار شعارهای مربوط به برجام و توافق هستهای به شعاری برخوردم با این مضمون: «نون و پنیر و خاویار/ظریف ALEXIS بیار». برایم جالب بود که نام ظریف را در نت سرچ کنم. وقتی نام ظریف را بهعنوان سیاستمدار موفق در عرصه بینالمللی سرچ کردم، دیدم نام او کمتر از نام یک بازیگر مشهور فیلمهای سکسی جستوجو شده است. موضوع بیش از پیش برایم جالب شد تا درباره مسائل جنسی در ایران که امروزه حتی سیاستمان هم جنسی شده، تحقیق کنم. کلیپ جوانانی را نشان میداد که در بحبوبه انتخابات به خیابان آمدهاند اما میگویند برای ما مهم نیست که چه کسی رای میآورد، ما فقط اینجا برای دختربازی آمدهایم.
پژوهشگر در کلیپ با تعدادی از جوانان و والدین آنها در خصوص مسائل و نیازهای جنسی صحبت میکند.
والدین برای نیازهای جنسی فرزندان خود راهکار ارائه کردند
در کلیپی که پخش شد، والدین درباره نیازهای جنسی فرزندانشان صحبت کردند. پدری در پاسخ به این سوال پژوهشگر که اگر روزی بفهمی دخترت با پسری رابطه جنسی داشته، با او چه رفتاری میکنی، گفت «مطابق قانون با او رفتار میکنم». یکی دیگر از والدین درباره این نیاز فرزندش گفت که فرزند من تنها 16 سال دارد و نیاز جنسی ندارد! وی بهترین راهکار را برای بقیه جوانان، «شکیبایی» عنوان کرد.
حال با توجه به صحبتهای والدین و نظر آنها درباره نیازهای جنسی فرزندانشان، مشخص شد که یا از چیزی مطلع نیستند و یا اینکه به همان دلایل تکراری دیگران، قادر به اعتراف نیستند و ترجیح میدهند خود را به بیاطلاعی بزنند تا اینکه واقعیت را بپذیرند. در کلیپ مستند جنسی که پخش شد، بسیاری از جوانان اعتراف کردند که از سنین 14-15 سالگی نخستین رابطه جنسی خود را برقرار کردهاند اما از این طرف والدین اذعان میکردند که فرزند 16 سالهشان هیچ نیاز جنسی ندارد.
در این بین صحبت دو مادر جالب و قابل تامل بود. مادری اینگونه توضیح داد که فرزندش، بسیار پاک و حرفگوشکن است و همه اطرافیان بر این موضوع مهر تائید میزنند. مشخص است که از نظر این مادر روابط جنسی و نیاز جنسی فرزندش به منزله کار منکَری است که او تلاش داشت فرزندش را از آن تبرئه کند. از آن طرف مادر دیگری اعتراف کرد که نسل جدید، نسل بدبختی هستند که عشقی را که او تجربه کرده، تجربه نمیکنند. وی توضیح داد که از رابطههای دخترش باخبر است و در این خصوص مشکلی ندارد. وی در پاسخ به سوال پژوهشگر که برای پسرها سخت است با دختری ازدواج کنند که رابطه جنسی داشته، گفت: «اگر آن پسرها خود باکره هستند، پس بهدنبال دختر باکرهای هم باشند».
بکارت یا نجابت
یکی از دانشجویان پرسید آیا بکارت همان نجابت است؟ چرا بکارت با نجابت خلط شده و آیا صیغه همان خودفروشی است؟ پروفسور ابهری در پاسخ به این سوال گفت: بکارت به هیچ عنوان نجابت نیست. آیا دختر 17 سالهای که ازدواج کرده و اکنون بیوه است، نانجیب است؟ خیر. آیا کسی که بکارت دارد، الزاما نجیب است؟ خیر. همچنین صیغه در مقابل ازدواج سفید است که هیچ امنیت و آرامشی برای دو طرف در پی ندارد و همیشه ترس ناشی از تمام شدن رابطه بهخصوص برای خانمها وجود دارد و اگر در این بین فرزندی متولد شود، حاضر نیستند برایش شناسنامه بگیرند اما در صیغه یا ازدواج موقت آرامش و امنیت برقرار است و چهبسا که به ازدواج دائم ختم شود. «خودفروشی» تنها با مساله ازدواج موقت دچار خلط مبحث شده است و با آن کاملا فرق دارد.
مشکل ما برخی مشاورها هستند
بنیانگذار آسیبشناسی ایران با بیان اینکه یکی از مراجعهکنندههای من تعریف میکرد که نزد مشاوری رفته بود و درباره مشکلش با او مشورت کرده بود که شوهرش با وجود او فیلم میبیند و خودارضائی میکند، به او گفته: «شما کمبود آغوش دارید. هفتهای یکبار بیا تا من کمبودت را رفع کنم». مراجعهکننده دیگرم هم تعریف میکرد که به مشاوری گفتهام شوهرم به من خیانت کرده و او گفته «تو هم به او خیانت کن تا عقدهای نشوی»!!!
دولت موظف است زمینه ازدواج جوانان را فراهم کند
ابهری تاکید کرد که به دلایل اقتصادی، جوانان ترس از ازدواج دارند و این مساله بر عهده دولت است که زمینه ازدواج جوانان را فراهم کند. وی همچنین بر پایین آوردن توقعات دخترها و پسرها تاکید کرد و خاطرنشان کرد که «مدیریت صحیح روابط جنسی» تنها راهکار موجود و نجاتبخش است. باورهای انسان همیشه او را از مهلکه نجات خواهند داد. باید به جایی وصل بود. او علاوه بر اینکه به فراهم کردن زمینه ازدواج برای جوانان از طرف دولت تاکید داشت، به دخترها و پسرها هم یادآور شد که:
«پسرها بهدنبال دخترهای پولدار نباشند»
«دخترها بهدنبال شاهزاده زرینکمر با اسب سفید نباشند».
به جمله پسرها بهدنبال دخترهای پولدار که پدرش کارخانهدار باشد، نباشند رسید که چند تن از دانشجویان پسر با خنده گفتند «هست» و پروفسور ابهری هم با خنده گفت پس اگر پیدا کردید منم هستم ولی مطمئن باشید نیست... .
ابهری در پایان برای کنترل و مدیریت صحیح میل جنسی جوانان خاطرنشان کرد: وقتتان را پر کنید. انرژی جنسی بالا میرود چون فقط میخوریم و میخوابیم. ورزش کنید. باورهای دینی و ارزشهای اعتقادیتان را حفظ کنید. توقعاتتان را پایین بیاورید و ... . وی به مساله خودارضائی اشاره کرد و گفت: این پدیده نه تنها سلولهای دوقطبی مغز را میکشد، تاثیر خود را تا پس از ازدواج هم میگذارد، آنگاه که مرد با دیدن فیلم خودارضائی میکند و همسرش کنار دست او نشسته است. اکنون 75 درصد از طلاقها بهعلت ضعف روابط جنسی است اما نه زن و نه مرد آن را در دادگاه بازگو نمیکنند.
سن فحشا 16 سال و سن اعتیاد 14 سال
بنیانگذار آسیبشناسی ایران با بیان اینکه سن فحشا به 16 سال و سن اعتیاد به 14 سال رسیده، افزود: دیگر زمان آنکه یک معتاد از قشر پایین و بیسواد جامعه باشد گذشته، اکنون اعتیاد در سن تحصیلکردههای ما به مرز هشدار رسیده و دولت باید برای رفع این آسیب اجتماعی جدی تدبیری بیندیشد. ابهری در ادامه به اعتیاد خانمها اشاره کرد و گفت: نخستین مکان شیوع اعتیاد خانمها، باشگاههای ورزشی است. 95 درصد داروهای لاغری که ماهواره تبلیغ میکند، دارای شیشه است.
پرسش و پاسخ
یکی از دانشجویان خانم با طرح سوالی، پروفسور ابهری را در بد مخمصهای انداخت. سوال این بود: اگر صیغه برای زنان بیوه است و پسرها با همین زنها نیاز جنسی خود را برطرف میکنند، تکلیف جمعیت دخترهای باکرهای که کم هم نیستند، چیست و با توجه به اینکه پسرها به دلایل اقتصادی و ... تمایلی به ازدواج ندارند، دخترهای باکره باید چگونه نیازهای جنسی خود را برطرف کنند؟ پروفسور ابهری در سکوت دانشجویان که منتظر پاسخ وی بودند، به هر دری میزد تا از جواب دادن طفره برود و در این بین دانشجوی دختر هم بر سوال خود پافشاری میکرد تا اینکه بنیانگذار آسیبشناسی ایران گفت، شما خود متوجه سوالتان نشدهاید، ابتدا سوالتان را درک کنید و سپس آن را مطرح کنید که هم خود سوال کننده و هم چند تن از دانشجویان پسر فریاد زدند سوال واضح و مشخص است. جو سنگین شده بود و استاد هیچ راه دررویی نداشت تا اینکه به مجری گفت لطفا سوال بعدی را مطرح کنید... .
اینجا بود که عمق مشکلاتمان در این زمینه برایم روشن شد. حتی بنیانگذار آسیبشناسی ما هم نمیتواند بهراحتی از واقعیتهای جنسی برای ما سخن بگوید، چراکه نمیتواند مجوزی صادر کند. خود او در صحبتهایش به این موضوع اشاره کرد که پیامبر هم به دختر باکره اجازه صیغه شدن را نداده، من هم نمیتوانم چنین مجوزی را صادر کنم. علاوه بر این در زمان سخنرانی پروفسور ابهری مشغول یادداشت نکاتی برای تهیه گزارش بودم که دانشجوی خانمی که بغل دستم نشسته بود با حالت تعجب پرسید نتبرداری میکنی؟؟؟ خجالت کشیدم و برگههایم را جمع کردم و گفتم من خبرنگارم و برای تهیه یک گزارش یادداشتبرداری میکنم نه برای مرور چندین باره آن در خانه برای خودم. بار دیگر پی بردم که از اساس با اینگونه مسائل مشکل داریم. دلیل آن هم شاید این باشد که از همان ابتدا به ذهن ما قبولاندهاند که نباید درباره مسائل جنسی صحبت کنیم، بهویژه دخترها، چراکه متهم میشویم به ... . هنوز هم در جامعهای که حرف از دموکراسی زده میشود، در اساسیترین و طبیعیترین مساله زندگیمان مشکل داریم. این مشکل در همان پله نخست که آگاهی و صحبت کردن درباره آن است آغاز میشود تا اینکه درصد بالایی از طلاقها بهزعم روانشناسان و مددکاران اجتماعی از آن ناشی میشود.
یکی دیگر از سوالات این بود: «من همجنسباز هستم، چه کار کنم»؟ ابهری در پاسخ به این سوال گفت: همجنسگرایی، ایدز نیست هر چند میتواند به ایدز ختم شود. همجنسگرایی سندرومی است که قابل درمان است و علاوه بر دارودرمانی به رواندرمانی نیاز دارد تا بهتدریج برطرف شود. در سال 94 بیش از 250 تا 300 همجنسگرا درمان شدند و تنی چند از آنها ازدواج کردهاند.
در جامعه اسلامی مسائل جنسی تمام زوایای زندگی انسانها را تحتالشعاع خود قرار داده، بدون اینکه بخواهند یا بدانند. دروغ میگوییم، خیانت میکنیم، جرم مرتکب میشویم، افسردگی میگیریم و ... چون در زمینه مسائل جنسی مشکل داریم تا بدانجا که پدر و مادرها شرم میکنند درباره آن با فرزندانشان سخن بگویند و آن را زشت و مذموم می پندارند. حال تاریخ ما را چگونه قضاوت خواهد کرد؟