بامدادجنوب- هدی خرمآبادی: حکایت مردم عسلویه، حکایت کسانی است که کنار چشمه زندگی میکنند اما همیشه تشنه هستند. مردمی که در قطب اقتصاد ایران و قلب خاورمیانه زندگی میکنند ولی بهرهشان چیزی جز آلودگی، بیماری، درد، رنج، فقر و محرومیت نیست. سهم عمده بومیان آن، بیکاری است. این در حالی است که بسیاری از جوانان استان برای گریز از بیکاری و داشتن شغل، عسلویه را برای محل اشتغال خود برمیگزینند. سالیان سال است که آلودگیهای زیستمحیطی در عسلویه و حمله به محیط زیست در این منطقه ورد زبانها شده و از جمله تبعات منفی این آلودگیها، بیماری سخت و جانکاهی به نام «سرطان» است.
هر چند که وضعیت آب و هوایی در خوزستان نیز بیداد میکند اما با اعتراض شهروندان خوزستانی و رسانهای کردن این موضوع و توجه بیش از پیش مسوولان به آن، این شرایط ناخوشایند خوزستانیها توجه همگان را به خود معطوف کرده اما کسی درباره انواع آلودگیها و بیماریهایی که گریبانگیر مردم عسلویه است، سخنی به میان نمیآورد. یک دلیل این امر، میتواند به روحیه تسلیمپذیری و قانع بودن مردم برگردد اما شنیدهها حاکی از آن است که بهدنبال افزایش آلودگیها و بالا رفتن ابتلا به بیماریها از جمله سرطان، قرار است روز دوشنبه 27 اردیبهشتماه ساعت 9 صبح جلوی فرمانداری تجمعی صورت بگیرد و اعتراضکنندگان مطالبات خود را در این خصوص بیان کنند و اینگونه اعتراض خود را به مسوولان نشان دهند.
یک منبع موثق که نخواست نامش فاش شود، در این خصوص به بامداد جنوب گفت: مردم با یکدیگر قرار گذاشتهاند تا با این تجمع اعتراضگونه که به منزل آخرین ندای نجات آنهاست، فریاد واویلا و محرومیت و اعتراضشان را به گوش مسوولان برسانند و بناست که پس از آن تا 2 خرداد منتظر پاسخ مسوولان خواهند بود.
این منبع موثق در ادامه با بیان اینکه خوابگاههای شرکت آتیساز در عسلویه بهعلت آلودگیها تخلیه شده است، خاطرنشان کرد: در سیراف و اطراف کنگان و جم خوابگاههایی در حال ساخت است، چراکه بنا به گفته کارشناسان هوای عسلویه در شب دارای غلظت بیشتری است که تهدیدی جدی برای سلامت افراد محسوب میشود.
حال این سوال مطرح میشود که چرا اینقدر دیر؟! گویا ما ایرانیها عادت داریم که همیشه پس از وقوع حادثه به فکر چارهاندیشی باشیم. سالیان سال است که مساله آلودگی و بیماری در عسلویه مطرح است و دنبال میشود، حال چرا این روزها به فکر تخلیه و اسبابکشی افتادهاند؟! چه کسی یا کسانی پاسخگوی قربانیان این آلودگیها هستند و برای درمان اینان چه تسهیلات و امتیازاتی در نظر گرفته شده است؟ در کدام بیمارستان مجهز، درمان خود را انجام میدهند؟
عادت کردهایم به نوشدارو پس از مرگ سهراب و پس از آن گرفتن کاسه چه کنم، چه کنم در دست و چند روزی مرثیهخوانی و سرانجام به فراموشی سپردن ماجرا در پسِ دغدغههای زندگی.
پیش از این مسوولان محیط زیست در خصوص استفاده از برنپیتها جهت سوزاندن ضایعات نفتی و همچنین انتشار گازهای اسیدی و ترکیبات آلی به هوا و استفاده نکردن از طرحهای نوین و تکنولوژیهای نو در ساخت واحدهای جدید در منطقه پارس جنوبی هشدار داده بودند و وضعیت را نگران کننده و غیر قابل قبول عنوان کرده بودند.
نفس کشیدن مردمی که در بزرگترین قطب اقتصاد ایران زندگی میکنند، روز به روز سختتر میشود و در این وانفسا ثروت عسلویه از آنِ ما بهترانی است که هیچ سهمی در کمبودها و کاستیها و محرومیتهای این مناطق نداشتهاند و حال در اوج درآمدزایی به این منطقه آمدهاند.
در کنار آلودگیهای زیستمحیطی بر اثر ساخت و سازها که بارها نسبت به آنها هشدار داده شده، آلودگیهای ناشی از فعالیتهای اقتصادی و صنعتی در این منطقه وضعیت بهداشت و سلامت شهروندان را بیش از پیش نگرانکننده کرده است. بدیهی است که ماهیت منابع نفت و گازی و فعالیتهای صنعتی، آلودگیهایی بهدنبال خواهد داشت ولی باری به هر حال بنا بر همین ماهیت، نیاز به نظارت و پیگیری بیشتری وجود دارد، چراکه وجود تاسیسات نفت و گازی در این منطقه، لزوم حفظ جنگلهای حرا و محیط زیست منطقه که ظرفیت ویژهای را در بخش گردشگری فراهم کرده و ماندگاری نیروی انسانی در منطقه یادشده و تامین سلامت آنها، نظارت و توجه بیشتر مسوولان را میطلبد. از مسوولان تقاضا میکنیم نه تنها به این تجمع اعتراضی مردم واکنش سخت و تلخی نشان ندهند بلکه آن را حق مسلم شهروندان بدانند، با سعه صدر و حوصلهای وافر مطالبات مردم را در این خصوص بشنوند و برای این معضل که با مهمترین بخش حیات انسانها (سلامت و بهداشت) سر و کار دارد، تدابیری ویژه و کارساز بیندیشند.