بامدادجنوب- هدی خرم آبادی: چرخه طبیعی زندگی در صورتی بر مدار طبیعی و روال قانونی میچرخد که همه نهادها و بخشهای تولیدی، صنعتی، اجتماعی، فرهنگی و ... هماهنگ با یکدیگر و براساس ضوابط و اصول تعریف شده فعالیت کنند، در غیر این صورت اختلال در همه بخشها چه بهصورت مستقیم و چه بهصورت غیر مستقیم تمام بخشها و سطوح یک جامعه را تحت شعاع خود قرار میدهد و از آنجا که در زندگی اجتماعی، فعالیت یک فرد و حتی نهاد در گرو فعالیت صحیح و قانونی افراد و نهادهای دیگر است، نفوذ میکند و چهبسا پیامدهای منفی و آسیبهای اجتماعی گوناگونی را رقم بزند. بدیهی است جامعهای که بخش اعظمی از اقتصاد آن حول محور «حمل و نقل» میچرخد، با ایجاد هرج و مرج و اختلال در این چرخه چه بر سر اقتصاد آن خواهد آمد. رکود در حمل و نقل، رکود در اقتصاد این جامعه محسوب میشود و رکود اقتصادی در کنار دیگر مشکلاتی که در حال حاضر در استان گریبانگیر شهروندان و مسوولان شده، اشراف دارند، اکنون جامعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی استان را «فلج» کرده است. در حدود یک هفته است که اعتصاب رانندهها در گمرک بوشهر سر و صدا کرده و اخبار آن به کشور هم رسیده است. یکی از مسائل همیشگی این اعتصابها این است که دود آن در چشم دیگرانی میرود که در اصل ماجرا دخیل نبوده و نیستند اما این آتش دامان آنها را نیز میسوزاند. در این اعتصاب رانندههایی که فعالیتشان هیچ دخلی به نحوه اشتغال معترضان ندارد، در حلقه اعتصاب معترضان گرفتار شدهاند و اجازه خروج از گمرک را ندارند.
هر چند به گفته برخی منابع مطلع اعتصاب روز گذشته به پایان رسید اما آنچه در این میان تجربه شد، نشان میدهد که بندر بوشهر بهسادگی روی توسعه را نخواهد دید.
یکی از این رانندهها در گفتوگو با بامداد جنوب گفت: ما سالهاست که در مسیر بوشهر-تهران مشغول به کار هستیم و این بار نیز طبق روال با اعلام آمدن کشتی برای بار زدن آمدیم که هنگام خروج با اعتصاب جمعی از رانندگان روبهرو شدیم.
وی با بیان اینکه ما پنج ماشین هستیم که به مدت شش روز است همراه با زن و فرزند در گمرک ماندهایم و به ما اجازه خروج نمیدهند، این در حالی است که نحوه کار ما دخلی به نحوه فعالیت معترضان ندارد. ما تریلی یخچال هستیم و نحوه کارمان با اعتصابگران به کلی متفاوت است اما آنها میگویند اعتصاب، اعتصاب است و ما به کسی اجازه خروج نمیدهیم.
این راننده تریلی یخچال در ادامه با اشاره به این که بار ما آهن نیست بلکه میوه است و در این چند روز در این هوای گرم دستگاهها روشن هستند و علاوه بر اینها کار ما عقب مانده، صاحب بار مرتب تماس میگیرد که چرا تاخیر دارید و ... .
وی در پاسخ به این سوال که آیا ماجرا را به مسوولان استان و صاحب بار اطلاع داده اید یا خیر، گفت: بله به صاحب بار اطلاع دادهایم و او هم میگوید با ضمانت خودتان که به بار آُسیبی وارد نشود، اقدام به خروج کنید و به حراست پایانهها و اداره حفاظت اطلاعات هم جریان را گزارش دادهایم و گویا امروز (شنبه) فرماندار و بخشدار به جمع اعتصابگران آمده و با آنها رایزنی کردهاند.
حال این سوال مطرح میشود که چرا پس از پنج روز مسوولان استان اقدام به رایزنی کردهاند و با توجه به ریشهدار و همیشگی بودن این داستان، چرا مشکل را از همان ریشه حل نمیکنند تا کار به جدال و خشونت و خدایناکرده درگیری و اتفاق غیر قابل جبران نشود؟ آیا دستهایی پشت پرده است که مانع از رسیدگی به چنین ماجرایی میشود؟
گفته میشود علت اصلی اعتصاب معترضان به «اعلام بار» و بیعدالتیهایی که در نوبتها اعمال میشود، برمیگردد. یکی دیگر از رانندهها باربریها را متهم کرده و میگوید: باربریها با گرفتن رشوه و به اصطلاح زیرمیزیهایی که مبلغشان کم هم نیست، به برخی رانندهها خارج از نوبت بار میدهند و در مقابل این حق بار از تعداد دیگری که مدتهاست ماشینشان خوابیده، گرفته میشود. البته ادعای این راننده چندان درست نیست و همین افرادی که امروز خواستار توزیع عادلانه اعلام بار هستند، سال گذشته با تجمع اعتراضآمیز خواستار برداشته شدن آن بودند.
به نظر میرسد اعتصابهای مکرر معترضان هم راه به جایی نمیبرد، زیرا وسع اینها تنها در حد همین اعتصابهایی است که معمولا با وعدههایی توخالی و واهی سرانجامی ندارند. درست است «چاقو دسته خودش را نمیبُرد» و اکنون پس از رسانهای شدن این اعتصاب و پخش آن از طریق اخبار 20:30 شاید مسوولان برای حفظ آبروی خودشان هم که شده، تدبیری بیندیشند.
یکی دیگر از رانندههایی که با وجود هشدار دوستانش در خصوص خارج از نشدن از پایانه، تصمیم به خروج گرفته میگوید: ما سه ماشین بودیم؛ یکی از شیراز، یکی از یزد و من هم از مشهد که با هم خارج شدیم. بار ماشین من موز بود و زمانی که از پایانه بیرون آمدم با افرادی روبهرو شدم که آنها را اصلا نمیشناختم. آنها مدارک مرا پاره کرده و با چوب و چاقو تهدیدم کردند اما از آنجا که غریب بودم و کسی را هم نمیشناختم در مقابل کتککاری و تهدیدهای آنها کوتاه آمدم و تنها توانستم ب پاسگاه چغادک رفته و به آنها گزارش بدهم.
وی با بیان اینکه این مشکل باید هر چه سریعتر حل و فصل شود، چراکه در صورت برطرف نشدن باز هم چنین اعتصابهایی شکل میگیرد و رانندهها امنیت شغلی نخواهند داشت، افزود: ما تریلی یخچال هستیم و طرف حساب ما تاجری است که با او قرارداد بستهایم. کار ما تعرفهای نیست، در صورتی فعالیت معترضان با باربریها در ارتباط است و مشکل آنها، اعلام بار و بیعدالتی در نوبتدهیهاست که ناگفته نماند «حق» با آنهاست و درست میگویند. خودروهای آنها با توجه به وضعیت اقتصادی و تورم، سوخت، لوازم یدکی و ... مدتها میخوابد اما دیگری که خونش رنگینتر است، از طریق «رابطه» و «واسطه» و پرداخت زیرمیزی و رشوه، «نانشان توی روغن است».
منابع مطلع بامداد جنوب گفتهاند که در مجموع 12 نفر از رانندگان سرکرده معترضان بوده و هستند و همواره هم مانع کار بقیه میشوند که لازم است برخورد جدی با آنها شود. این سخنان در حالی گفته شد که به گزارش خلیج فارس، مدیرکل حمل و نقل و پایانههای استان پیش از این گفته بود: این اعتصاب فراگیر نبوده و تاکنون کاهش چندانی در بارنامههای صادر شده رخ نداده است. حمیدرضا علم سیستم جدید توزیع بار را دارای مزایای زیادی از جمله تضمین امنیت بار از طرف شرکت باربری و پاسخگو بودن به مشتریان دانست و گفت: اگر هم کاهشی در فعالیت کامیونهای باربری رخ داده، ناشی از کاهش واردات است که براساس اعلام سازمان بنادر، در ماههای آتی با برنامههایی که در شرف انجام است، بهبودهایی حاصل میشود.
هر چند با پایان یافتن اعتصاب روز گذشته که با ورود نهادها و دستگاههای مربوط صورت گرفت، سایه بحران از سر بوشهر برداشته شد اما لازم است نکاتی چند در مورد برخی از باربریها هم گفته شود که چگونه رانندگان را به خاک سیاه نشاندهاند و اعتراضی هم از سوی آنها صورت نمیگیرد.
یکی دیگر از رانندههایی که بارش دارو بوده و هنگام خروج با کتککاری و تهدید معترضان روبهرو شده، در این خصوص میگوید: معترضان حق میگویند و حق دارند، زیرا باربریها بیش از مبلغی که قانون اعلام کرده، پول میگیرند و با وجود تورم، هزینه سوخت و هزینههای جانبی دیگر، رانندهها وضعیت معیشتی مناسبی ندارد و فریاد اعتراضشان را کسی نمیشنود، چون سران خود به اصل ماجرا واقفند اما ... .
چرخ زندگی رانندههایی که عمری دور از خانوادههاشان مسافر همیشگی جادهها بودند، مدتی است نمیچرخد، آن هم بهسبب رعایت نکردن حق تقدم و توزیع ناعادلانه بار. تلاشهای ما برای برقراری تماس با سرهنگ عربزاده، فرمانده انتظامی شهرستان بوشهر و فرماندار بوشهر راه به جایی نبرد اما انتظار میرود چارهاندیشی یک هفتهای مسوولان استان که ما به هیچ وجه قصد نداریم بگوییم در این خصوص تلاشی نکردهاند، به سرانجام برسد و فرماندار در کنار دیگر عوامل، دست در دست یکدیگر نهند تا این وضعیت نابسامان را با تدابیر معقول و منطقی، اندکی سامان ببخشند و از تبعات منفی احتمالی این اعتصابها و خشونتها بکاهند.