بامداد24: راه که میرود، پاهايش را روی زمين میکشد، انگار مال خودش نيست. عصايش کمی آن طرفتر، به ديوار تکيه زده است. آبی لاجوردی آسمان از پس برگ سبز درختان سر به فلک کشيده و خودنمايی میکرد، خورشيد بیادعا به زمين میتابيد و اينجا با همه محروميتها هر روز و هر لحظه دستهای نداشته زهرا بهسوی بیکران آسمان بلند میشود. پسری بهمدت سه سال است که وظيفه حملکردن دوست معلولش را بهعهده گرفته است تا لقب فداکارترين دوست دنيا را بگيرد. معلول قطع عضو شادگانی گفت: داشتن يک پای مصنوعی مناسب توی دلم مانده است، چراکه پوشيدن آن پای مصنوعی پوکيده باعث زخم و خراش پايم میشود و بدون پا کار کردن نيز زجرآور و دردناک است.
سين مثل «سلامت»، مثل «سکه»... همان چيزی که هر روز کمتر از ديروز در سفره معلولان نشانی از آن میبينيم. نزدیک به سه ميليون نفر معلول در ايران زندگی میکنند. جامعهای که کمتر از پنج درصد جمعيت کشور را تشکيل میدهند و دارای نيازهای ويژهای هستند اما يک مرور کلی بر سطح زندگی اين افراد در ايران، ذهن را با سوالات متعددی مواجه میکند از قبيل اينکه سهم اين جامعه پنج درصدی از درآمدهای ملی چقدر است؟ حقوق اين افراد در عبور و مرور چگونه لحاظ شده؟
کمتوان یا معلول به کسی گفته میشود که بر اثر نقص جسمی یا ذهنی، اختلال قابل توجهی بهطور مستمر بر سلامت و کارایی عمومی، اجتماعی، اقتصادی و حرفهای او بهوجود آید، بهطوری که این اختلال، از استقلال فردی، اجتماعی و اقتصادی وی بکاهد. این گروه، شامل ناشنوا، نابینا، معلول جسمی و معلول ذهنی هستند.
کمک به تشکیل گروههای خودیار بهمنظور حمایت و توسعه جامعه خاص توانیابان، از مهمترین اقدامات برای مشارکت این گروه است. تشکیل جوامع خاص توانیابان نیز میتواند پاسخگوی نیازهای آنان باشد.
کمتوانان ذهنی حدود سه تا پنج درصد جامعه ما را تشکیل میدهند و با یک حساب سرانگشتی میتوان تخمین زد که در ایران تقریبا سه میلیون نفر از این افراد زندگی میکنند.
افراد معلول باید در تصمیمگیریها، مشارکت جدی و تاثیرگذار داشته باشند. از سوی دیگر، وجود چنین تشکیلاتی موجب میشود تا افراد ضمن برخورداری از رابطه اجتماعی، استقلال اقتصادی، احترام اجتماعی، دسترسی به خدمات تخصصی و نیز زندگی زناشویی و تشکیل خانواده، بتوانند دیدگاهها و ایدههایشان را مطرح و در مورد مسائل مربوط به زندگی خود تصمیمگیری کنند.
معلولان باید فرصت یابند تا استعدادهای خلاق هنری و فکری خود را رشد داده و آن را نه تنها برای منافع خود بلکه برای غنیسازی جامعه به کار گیرند. به این منظور، باید دسترسی آنان برای مشارکت در فعالیتهای فرهنگی تضمین شود. از جمله این اقدامات، میتوان تهیه وسایل کمک ارتباطی برای ناشنوایان، منابع و مطالب علمی به خط بریل یا نوارهای صوتی برای اشخاصی که دچار اختلالات بینایی در سطحهای مختلف هستند و خواندنیهایی که از لحاظ کمی و کیفی با توان و استعداد افراد کمتوان ذهنی مناسب باشد را نام برد.
آیا تا به حال فکر کردهایم که چطور میتوان جامعهای خالی از تبعیض را برای اقشار آسیبپذیر ترسیم کرد تا در آن محدودیت برای این قشر وجود نداشته باشد؟ بخش قابل توجهی از جمعیت کشور ما را توانیابان و توانجویان تشکیل میدهند. این بخش از جامعه بهدلیل دارابودن شرایط خاص، نیازمند امکانات و خدمات مناسب و متفاوتتری نسبت به سایر افراد جامعه هستند اما ظاهرا نه بخش عمومی در ارائه این خدمات موفق بوده و نه تشکلهای غیر دولتی و سازمانهای مردمنهاد توانستهاند باری از دوش این عزیزان بردارند.
در سال ۱۳۸۳ هجری شمسی در مجلس ششم شورای اسلامی، قوانینی تحت عنوان قوانین جامع حمایت از معلولان در ۱۶ ماده قانونی به تصویب رسید که این قانون، هماکنون یکی از مهمترین قوانین حمایتی معلولان در ایران است که البته بسیاری از مواد این قانون بهدلیل تخصیص نیافتن بودجه مناسب، بهطورکامل اجرا نمیشود.
براساس این قانون، کلیه وزارتخانهها، سازمانها و موسسات و شرکتهای دولتی و نهادهای عمومی و انقلابی موظف شدند تا در طراحی، تولید، احداث ساختمانها و اماکن عمومی، معابر و وسایل خدماتی بهنحوی عمل کنند که امکان دسترسی و بهرهبرداری از آنها برای معلولان همچون افراد عادی فراهم شود اما با گذشت سالها از تصویب این قانون، این قشر همچنان در آرزوی اجرای کامل این قانون هستند.
این شهروندان همچنان سهمی از امکانات رفاهی، تفریحی، مناسبسازی شهری، حمل و نقل عمومی و … نداشته و قانون جامع حمایت از حقوق معلولان فقط در کاغذ باقی مانده است.
با وجود توجه بسیاری که در سطح دنیا به حقوق معلولان میشود و امکانات متعددی که در خیلی از کشورها برای معلولان وجود دارد ولی در کشور ما معلولان برای سادهترین و ابتداییترین مسائل روزمره خود دچار مشکل هستند. این در حالی است که قشر عظیمی از معلولان کشور، جزء جانبازان عزیز هستند که فقط برای دفاع از هموطنان خود جان خود را باختهاند ولی در حال حاضر در کشور دچار کممهری قرار میگیرند.
همچنین مشکلات متعدد برای معلولان موجب شده است که بسیاری از این افراد علاوه بر مسائل مختلف جسمی که دچار آن هستند، گرفتار افسردگیهای شدید شوند. قانون ۱۶ مادهای در حمایت از معلولان مواد مختلفی در زمینه مناسبسازی اماکن عمومی برای عبور و مرور معلولان، تحصیلات رایگان معلولان تا مقطع آموزش عالی، معافیت یکی از اعضای خانواده آنها از خدمت نظام وظیفه، فروش بلیت نیمبها، اختصاص سه درصد سهمیه اشتغال دستگاههای دولتی به معلولان، ایجاد صندوق حمایت از اشتغال معلولان و حمایت از آنها در زمینه امور درمانی، تامین مسکن و مسائل رفاهی دارد.
هر چند قانون جامع حمایت از حقوق معلولان بهطور کامل اجرا نشده است و بستر مناسب برای اجرائیشدن آن فراهم نشده اما زمانی که این قانون از سوی نمایندگان مجلس شورای اسلامی بهتصویب رسید، بهعلت اینکه تا آن زمان قانونی که بهطور خاص به حمایت از توانیابان بپردازد وجود نداشت، از این نظر حرکتی مثبت و شایسته به شمار میرفت.
بدون شک، تنها در سایه اصلاح قوانین و نظارت عالیترین سطوح اجرائی میتوانیم جامعهای خالی از تبعیض را برای اقشار آسیبپذیر ترسیم کنیم و تنها در آن صورت است که به چشم حقیقت درمییابیم معلولیت، ناتوانی و محرومیت نیست بلکه زمینهساز پشتکار و توانایی است، بهشرط آنکه راه، هموار و عدالت، روشنگر راه پیش رو باشد.
سودابه زیارتی