bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۶۱۰۹
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۰۵ - ۰۴ دی ۱۴۰۱
یک روانشناس با اشاره به میل افراطی برخی به تغییرات ظاهری؛
داود علیزاده: یک روانشناس با بیان اینکه میل به زیبایی و زیباتر شدن طبیعی است، تاکید کرد: علت آرایش و شدت و غلظت آن به درک و تصوری که فرد نسبت به خود دارد بازمی‌گردد.

داود علیزاده

اگرچه میل به زیبایی و زیباتر شدن طبیعی است؛ اما گرایش افراطی به رفتاری نظیر آرایش غلیظ، پوشش نامتعارف و انجام عمل‌های زیبایی ریشه در روان فرد دارد. نداشتن تصویر و احساس خوب نسبت به خود؛ خودپنداره کاذب مثبت، خودپنداره کاذب منفی، خودشیفتگی؛ نبود خودبسندگی و خودرضایتمندی از جمله مسائلی است که در سوق دادن افراد به ایجاد تغییرات شدید و غیرمتعارف ظاهری تاثیرات فراوانی دارد. زمینه‌ای که در بستر تبلیغات رسانه‌ها، فضای مجازی و معرفی الگوهای ظاهری، همچنین پیوست محیطی در جامعه ایرانی تشدیدتر شده است.

یک روانشناس با بیان اینکه میل به زیبایی و زیباتر شدن طبیعی است، تاکید کرد: علت آرایش و شدت و غلظت آن به درک و تصوری که فرد نسبت به خود دارد بازمی‌گردد.

سید سجاد موسوی در خصوص علت تمایل افراد به آرایش گفت: درواقع آرایش کردن یک رفتار بیرونی است. در برخی موارد وقتی فرد احساس خوبی نسبت به خود ندارد و می‌خواهد جلب‌توجه کند، رفتاری نظیر آرایش غلیظ و یا پوشیدن لباس نامناسب از خود نشان می‌دهد.

این روانشناس، نبود اعتمادبه‌نفس واقعی را منشاء نداشتن تصویر و احساس خوب نسبت به خود در دوران نوجوانی دانست و توضیح داد: اعتمادبه‌نفس غیرواقعی یعنی اعتمادبه‌نفس سطحی، بدون عمق و ظاهری که منجر به داشتن خودپنداره کاذب در نوجوان می‌شود. متاسفانه بعضا والدین نوجوانان را به سمت این اعتمادبه‌نفس غیرواقعی سوق می‌دهند و نهایتا یا نوجوان دچار خودپنداره کاذب مثبت و یا خود پنداره کاذب منفی می‌شود.

به گفته موسوی در خودپنداره کاذب مثبت ازآنجاکه فرد بیش‌ازحد موردتوجه و تشویق دیگران قرارگرفته، دچار خودشیفتگی و در خودپنداره کاذب منفی به دلیل مورد تحقیر واقع‌شدن، فرد دچار حس حقارت و گناه می‌شود.

وی معتقد است: آرایش نوجوان به‌طوری‌که خارج از الگوی جامعه باشد، نگران‌کننده است. از سوی دیگر آنچه اهمیت دارد نحوه مواجهه والدین با این رفتار نوجوان است. والدینی ناآگاه نسبت به شیوه رفتار با نوجوان، نباید مستقیم وارد عمل و رفتار با نوجوان شوند چراکه با روشی غلط می‌توانند روند اصلاح رفتار فرزند خود را کندتر کنند.

این روانشناس در پاسخ به این سوال که چرا این‌همه استقبال از جراحی زیبایی شایع شده؟ پاسخ داد: زیبایی‌دوستی تا مرزی می‌تواند بهنجار تلقی شود که به شاکله و اصل هویت شخص لطمه‌ وارد نکند. اگر خودآرایی تا حدی باشد که به‌عنوان یک رفتار نرمال در افراد دیده شود و او را به سمت انجام رفتارهای افراطی و توجه بیش‌ازحد به جسم و ظاهرش نکشاند می‌تواند طبیعی تلقی شود.

موسوی با بیان اینکه در این شرایط بهداشت روانی شخص به خطر افتاده است افزود: این خودآرایی‌ها نشان‌دهنده اختلال در شخصیت فرد است. خودآرایی‌ها، توجه بیش‌ازحد به‌ظاهر و پوشش و رو آوردن به انواع و اقسام جراحی زیبایی که در بعضی افراد دیده می‌شود، می‌تواند نشانگر این باشد که آن فرد از سلامت روان برخوردار نیست و به خاطر کسب عزت‌نفس و اعتمادبه‌نفس بیشتر چنین ظاهری را از خودش به نمایش می‌گذارد.

وی در با اشاره به اعتمادبه‌نفس فردی خاطرنشان کرد: ریشه راضی نبودن فرد از خود در این چیزها نیست که با این کارها مشکل برطرف شود. فرد جایگاه حقیقی خودش را پیدا نکرده، به خودبسندگی و خودرضایتمندی نرسیده و این‌ها تنها با تغییر در ظاهر به دست نمی‌آید، این‌ها مقولاتی است که در شخصیت فرد باید ایجاد شود. شخص با ارتقای عوالم شناختی و شخصیتی می‌تواند خودش را پیدا کند و به این احساس رضایت داشتن از خود برسد، اگر در این مقوله‌ها نتواند به رضایت برسد، به رفتارهای بعضا ناهنجار رو می‌آورد و دیده‌شده که هر چه بیشتر در ظاهرش تغییر ایجاد می‌کند بازهم برایش کافی نیست و او را به سمت افراط سوق می‌دهد.

موسوی تاکید کرد: در مراجعین افرادی را می‌بینیم که با تمام اقداماتی که برای زیبایی بیشتر انجام داده‌اند و با آرایش‌های غلیظ می‌آیند و از خودشان راضی نیستند، ممکن است دیگران آن‌ها را تایید کنند؛ اما خودشان را رنج می‌دهد و احساس خرسندی ندارند چون به آن هویت اصلی که باید برسند نرسیده‌اند.

وی در خصوص تاثیر جنسیت در این زمینه افزود: در این‌که چرا زنان بیشتر به انجام جراحی زیبایی گرایش دارند باید عوامل ترکیبی را دخیل بدانیم. یکی از مهم‌ترین این عوامل این است که زن در ایران امروز جایگاه اصیل و حقیقی خودش را ندارد. فرصت‌های شغلی و اجتماعی یکی از این موارد است. مشاغل پیش‌پاافتاده‌ای به زنان پیشنهاد می‌شود که شرط ورود به آن‌ها خودآرایی زنان برای جلب مشتری است. درواقع به‌نوعی استفاده ابزاری از زنان در بعضی مشاغل دیده می‌شود و بعضی از زنان که به خودآگاهی نرسیده، ارتقای فکری و روحی پیدا نکرده و امکان بروز توانایی‌هایشان محدود می‌شود خودشان را در این شرایط احاطه‌شده می‌بینند. این در حالی است که همان‌طور که می‌بینیم در جوامع دیگر، زنان به این اندازه خودآرایی نمی‌کنند بلکه به‌سادگی در محیط کار و تحصیل و فعالیت‌های اجتماعی حاضر می‌شوند.

موسوی از تاثیر محیط بیرونی بر کسب احساس اعتمادبه‌نفس درونی نیز گفت: اعتمادبه‌نفس یک مساله فردی است. با این‌که عوامل محیطی هم در آن بی‌تاثیر نیستند و می‌توانند زمینه‌ساز بروز و ظهور آن باشند، شخص در یک فرآیند فردی به اعتمادبه‌نفس و احساس رضایت از خود می‌رسد. اگر فرآیند رشد و ارتقا درست صورت گرفته باشد، شخص راهی برای غلبه بر مشکلات محیطی پیدا می‌کند. در مثالی که برای مشاغل پیش‌پاافتاده زنان مطرح کردم، درست است که فرصت‌های شغلی مهم است اما مهم‌تر این است که فرد به ارتقای فکری رسیده باشد که وقتی در آن شرایط احاطه شد بتواند راهی پیدا کند و تسلیم شرایط نشود. اگر فرد هویت و شخصیت اصلی‌اش را پیداکرده باشد و از طرق مختلف مثل خانواده، سیستم آموزشی و رسانه‌ها، خود حقیقی‌اش را پیداکرده و به توانایی‌هایش باور داشته باشد و درواقع تثبیت هویت شده باشد، در پاسخگویی به معضلات مختلف تسلیم نمی‌شود، به خودآرایی کشیده نمی‌شود، جسم خودش را عرضه نمی‌کند بلکه راهی برای کارآفرینی و اشتغال پیدا می‌کند.

به گفته وی یکی از مسائلی که در روان‌شناسی برای تثبیت هویت به آن اشاره می‌شود، همانندسازی است. افراد با الگوهایی که با آن مواجه می‌شوند همانندسازی می‌کنند. اگر رسانه به‌جای معرفی افراد موفق، الگوهای ناهنجار را معرفی کند، افراد جامعه با آن‌ها همانندسازی می‌کنند و بیشترین تاثیر و تاثر را از آن می‌گیرند اما در رسانه‌ای مانند تلویزیون خبری از معرفی افراد شایسته و موفق نیست بلکه از لحاظ ظاهری تصاویر افرادی به نمایش درمی‌آید که جراحی‌های افراطی زیبایی داشته‌اند و از لحاظ مضمونی مفاهیمی در سریال‌ها و برنامه‌های تلویزیونی است که الگویی برای به تعالی رسیدن و ارتقای زنان نیستند.


نام:
ایمیل:
* نظر: