بامداد24: صدای ربنا که به گوش میرسید همه در تکاپوی انداختن سفره افطار بودند. در محله کوچک ما در حیاط همسایهها باز بود و هر کس به سهم خودش از هر چه همان روز افطار داشت یک کاسه کوچک بین همسایهها پخش میکرد تا بهنوعی غذایش را تنها نخورده باشد. عدهای هم چند خانواده نیازمند را که میشناختند زیر پر و بال خود گرفته بودند تا در ثواب این کار شریک باشند.
بوی غذای زهرا خانم هفت خانه آن طرفتر میرفت و هر روزهداری را سرمست میکرد ولی این ایمان را داشتند که وقت افطار قلیه ماهی او حتما بر سر سفره آنها خواهد بود.
فقرا گرسنهاند. یک ماه در سال برای همدردی نمیخوریم و نمیآشامیم و در خیابان هم کسی حق ندارد بخورد و بیاشامد. یازده ماه در سال بدون همدردی همه میتوانند بخورند و بیاشامند. فقرا گرسنهاند هنوز......
ماه مبارک رمضان است. همه ساله یکی از دلمشغولیهای ادارهها، نهادها، سازمانها، شرکتها و بانکهای دولتی در این ماه برگزاری ضیافت افطار است.
دادن افطاری، سنت نیکویی است که هم پشتوانه دینی دارد و هم مبنای انسانی اما این سنت الهی-انسانی فارغ از قید و شرط هم نیست. اول آنکه افطاری دهنده، از جیب خود و به نیت قرب الهی این کار را بکند. با این وصف، تقریبا همه افطاریهایی که از کیسه بیتالمال داده میشوند، از رده خارج میشوند.
در شرایط کنونی، کشور با حدود 15 میلیارد دلار کمبود بودجه در سال جاری مواجه است و به نظر میرسد همه بخشهای دولتی و عمومی از کمبود منابع مالی گلایه دارند. در چنین شرایطی، بهطور قطع برگزاری ضیافتهای مجلل افطاری با هزینههای گزاف لزومی نخواهد داشت، شاید هر افطاری به طور مجزا، رقم هنگفتی را شامل نشود (که گاهی هم میشود) اما مجموع هزینههای آن در کل کشور سر به فلک میزند.
آیا میتوان نام این مهمانیهای گران را که با انواع و اقسام غذاها و دسرها و نوشیدنیها در هتلها، سالنها و رستورانهای مجلل برگزار میشود، «ضیافت الهی» و مستوجب «رضایت الهی» دانست؟ آیا این بریز و بپاشها، مصداق «صرفهجویی» و «رعایت اولویتها»ست؟
کسی که از جیب خود افطاری میدهد، حق دارد به هر که خواست افطاری دهد اما اگر نهادهای عمومی و دولتی درصدد افطاری دادن هستند، مگر نباید کسانی را اطعام دهند که واقعا نیازمند هستند؟ بهراستی دادن افطاری به افرادی سیرتر از خود با پول بیتالمال، چه وجهی دارد؟ آیا رواست که میلیونها نفر محتاج نان شب باشند و در همان حال، با پول بیتالمال (که گرسنگان هم در آن سهیم هستند) یک ماه تمام یک عده وزیر و وکیل و مدیر و معاون به یک عده وزیر و وکیل و مدیر و معاون غذا دهند و مهمان بازی راه بیندازند؟ اگر مجموعههای دولتی-و حتی غیر دولتی-بودجه مناسبی دارند و در عین حال بهدنبال ارتقای جایگاه مجموعه خود یا رضای الهی هستند یا هر نیت دیگری دارند، یک پیشنهاد الهی و انسانی و ملی برایشان داریم تا آن را جایگزین اسرافهایی که به نام افطار میشود، بکنند.
یک واقعیت تلخ و بسیار بسیار بسیار غمانگیز در کشور ما وجود دارد و آن این است که درست در همین لحظهای که این مطلب را میخوانید یا درست در همان لحظاتی که بر سر سفرههای رنگین افطاری نشستهاید، 400 هزار کودک زیر شش سال بهدلیل فقر مالی از سوء تغذیه رنج میبرند.
این کودکان از طریق شبکه بهداشت با اسم و آدرس شناسایی شدهاند. از آنجا که 90 درصد رشد مغزی انسانها تا شش سالگی شکل میشود، فقدان غذای مناسب باعث میشود این کودکان معصوم در حالی این سالهای سرنوشتساز را پشت سر بگذارند که مغزشان تکامل نمییابد و بعد از آن تا آخر عمرشان با مغز رشدنیافته زندگی میکنند.
به همه اشخاص حقیقی و حقوقی پیشنهاد می شود به جای دادن افطاریهای مجلل و پرهزینه، اعلام کنند که هزینه اطعام سالیانه یک یا چند نفر از این کودکان فقیر را بر عهده میگیرند. هزینه یک سال تمام غذای این کودکان، 840 هزار تومان است. خودتان حساب کنید که با پولهای هنگفتی که صرف افطاریهای اداری و سیاسی میشود، چند نفر از این کودکان را میشود تحت پوشش قرار داد و زندگیشان را نجات داد؟
آیا دادن افطاری از بیتالمال به افرادی که گاهی دچار پرخوری و اضافهوزن هم هستند، خداپسندانهتر و انسانیتر است یا اختصاص بودجه آن به کودکان مستمندی که به جرم فقر، دچار سوء تغذیه و رشد ناقص مغزی هستند و خودشان هم نمیدانند چه بلایی دارد بر سرشان میآید؟
حتی از منظر تبلیغاتی و سیاسی هم اگر به جای افطاریهای آنچنانی، این کودکان را دریابند، حتما تاثیر و پیامد مثبت بیشتری برایشان خواهد داشت.
بهطور قطع مردم ایران منتظرند تا ببینند که آیا امسال هم پولهای بیتالمال صرف افطاریهای اسرافآلود خواهد شد یا کسانی هم پیدا خواهند شد که با دید الهی، انسانی و ملی، کودکان دچار سوء تغذیه را تحت پوشش پدرانه و مادرانه خود درآورند و منجی این فرشتگان زمینی شوند؟
فریبا کرمی