بامدادجنوب- علی پورتنگستانی: طی روزهای اخیر با بالا گرفتن تنش میان فدراسیون و کیروش، اتفاق رخ داد که سرمربی تیم ملی ایران اعلام کند پس از برگزاری انتخابات فدراسیون فوتبال که در سال 95 برگزار میشود از سمت خود استعفا خواهد داد. البته دعوت نکردن وی به جلسه فدراسیون با اینفانتینیو نیز باعث شد، اختلافات افزایش یابد.
کیروش در مورد این اتفاق گفت: متاسفانه اتفاقاتی پیشآمده و دیدن این اتفاقات بسیار ناراحتکننده است، واقعیت این است که سفر آقای اینفانتینیو به ایران افتخار بسیار بزرگ و فرصت بسیار مناسبی برای فوتبال ایران بود، ولی متاسفانه اینجا باید چیزی را بگویم که بسیار ناراحتکننده است؛ این فرصت از دست رفت، چراکه افراد واقعی فوتبال ایران همانند آقایان علی دایی، مهدی مهدویکیا، کریم باقری، علیرضا منصوریان، یحیی گل محمدی در این جلسه دعوت نشدند. مبرای من هیچ مشکلی نیست، همینجا بهصراحت میگویم که برای حضور در این جلسات دعوت نشده بودم من مشکلی ندارم اما بههرحال آقای کفاشیان مرا دعوت نکرده بودند. حمدی، امیر قلعهنویی و بزرگان فوتبال ایران هیچیک برای حضور در این جلسه دعوت نشده بودند.
البته این تنها مشکل کیروش در فوتبال ایران نیست بلکه اختلافات زیاد وی با ترابیان، سرپرستسابق تیمملی در روزهای گذشته نیز رسانهای شده تا آنجا که این مربی تهمتهایی به ترابیان زد. کیروش در این رابطه میگوید: مطمئنا ما حرفهای زیادی داریم که در مورد ایشان میتوانیم مطرح کنیم، مانند پولی که در سفر اندونزی ناپدید شد، پولی که متعلق به تیم بود و متعلق به بازیکنان بود اما در زمان ایشان ناپدید شد، پولی که باید با آن برای بازیکنان کفش میخریدیم؛ یا در زمان پیوستن اشکان دژاگه و رضا قوچاننژاد به تیم ملی این آقای ترابیان بود که همیشه سنگاندازی میکرد و باعث ایجاد مشکل میشد. اکنون من ایشان را به چالش میکشم و از او خواهش میکنم که یکبار هم که شده بیایند و اگر حرفی دارند بیان کنند.
البته ترابیان هم در جوابیه به دفاع از خود پرداخت. در این جوابیه آمده است: کیروش در دو مورد به من اتهام زده است که مجبورم بهخاطر سنگین بودن این اتهامات پاسخ دهم تا اذهان عمومی مسائل را بدانند. او گفته که بنده در زمان سرپرستی تیم ملی برای آمدن اشکان دژاگه و رضا قوچاننژاد سنگاندازی کردم، چه دلیلی دارد، این کار را انجام دهم؟ آیا فرزندم را میخواستم به تیم ملی ببرم؟ باعث افتخار من است که دو عزیز از خارج از کشور به تیم ملی آمدند و همه وجودشان را گذاشتند. مگر بیمار هستم که به خودم بخواهم ضربه بزنم؟ مورد دیگری که ایشان اشاره کرده به سفرهای تیم ملی برمیگردد؛ عنوان شده پاداشهایی که باید به بازیکنان داده میشد به دوستانم دادهام. ایشان با این کار میخواهد بازیکنان را مقابل من قرار دهد. زمانی که تیم میخواهد به سفر خارج از کشور برود لیست اعضا به شورای برونمرزی میرود تا این لیست به تصویب برسد، وقتی لیست به تصویب رسید دیگر نمیتوان فردی را به آن اضافه کرد. پاداشها براساس فرمولی پرداخت میشد و ما پاداشها را با امضای آقایان پرداخت میکردیم که نمونه آخر آن پاداش شش هزار دلاری پس از بازی با اندونزی بود که با امضای او (کیروش) پرداخت شد.
و حالا کار این مشاجرات به جایی رسیده است که فیروز کریمی که سابقه مربیگری در تیمهای پاس و استقلال تهران را دارد بر علیه کیروش سخنان تندی را به زبان آورده، فیروز کریمی شاید در سالهای اخیر پتانسیل نتیجهگیریاش پایینتر از استانداردهای خودش باشد اما در زمینه طنز نه تنها پسرفتی نداشته بلکه پیشرفتهای اساسی و درست و درمانی هم کسب کرده است.
فیروز کریمی میگوید: کارلوس کیروش گفته که یازدهم اردیبهشتماه ایران را ترک میکند. البته من تاریخ دقیق آغاز مرحله بعدی را نمیدانم ولی استعفای آقای کیروش در همان حولوحوش انجام میشود و من فکر میکنم ایشان فرار روبهجلو انجام داده. بازی با تیمهایی مثل هند که نیاز به مربی ندارد و تیمهای لیگ یکی و لیگ دویی هم میتوانند با چنین تیمهایی به مرحله بعدی صعود کنند. در گروه خود ما یعنی در گروه اول لیگ دسته دوم که من بازیهایشان را دیدهام، 5 تیم اول میتوانند به مرحله بعدی این مسابقات صعود کنند. جای تعجب دارد که در اینجا آقای کیروش خیلی راحت در مورد افراد فدراسیون اظهار نظر میکنند، خاک عالم به سر این فوتبال که هرکس میرسد به بالاترین مقامهایش توهین میکند.
این پیشکسوت فوتبال در مورد اینکه عملکرد کلی تیم ملی را در زمان حضور کیروش را چگونه دیده است، افزود: پتانسیل فوتبال ما به مراتب بیشتر از این چیزی است که به نمایش گذاشته میشود، من قصد تخریب ندارم و فقط واقعیت را بیان میکنم. به جرات میگویم که از تیم ملی در این مدت بازی خوبی ندیدهام و میتوانم بازیهای زیادی را نام ببرم که تیم ملی در آن نمایش خوبی نداشت. اگر کسی پنج فوتبال خوب از تیم ملی نام ببرد شاهکار کرده است.
البته صرالله سجادی، معاون وزارت ورزش درباره استعفای کیروش و حواشی اخیر تیم ملی میگوید: من ابتدا باید درخصوص مربیان خارجی در کشور صحبت کنم. ما در خیلی از رشتههای توپی مربیان خارجی داریم. قرارداد همه مربیان حرفهای است و وقتی مراحل اداری را میگذرانند، چارچوب مشخصی دارد و باید در مسیر این چارچوب حرکت کنند. فدراسیون است که باید مشکلات را مدیریت کند اما فدراسیون فوتبال این مساله را رها کرده است و این موضوع باید جمع شود.
وی افزود: ما در شرایط حساسی هستیم و اتفاقات کیروش در زمان بدی رخ داده است. فدراسیون فوتبال در این مساله مدیریت نکرد. ما انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی را در پیش داریم که باید نگاهها را معطوف به انتخابات کنیم.
مهمترین پرسش پس از استعفای کارلوس کیروش این است که علی کفاشیان در تمام این مدت و در خلال این اتهامها دقیقا کجا قرار داشته و برای رفع سوءتفاهم بین سرمربی تیم ملی و فدراسیوننشینان چه کرده است؟
کیروش درست میگوید یا غلط؟ او تهمت میزند یا برای حرفهایش مدرک دارد؟ کیروش ادبیات درست را به کار میبرد یا زیاده روی میکند؟ پاسخ این پرسشها را ما نمیدانیم، تنها قاضی باید بداند، اوست که مدارک را میگیرد، شاهدها را به صف میکند و علم قضا را دارد و حکم میدهد، پس ما تابلوی ورود ممنوع اینجا بر سر در این خیابان که کیروش هر روز آن را پهنتر میکند، قرار میدهیم.
پرسش ما این نیست که حرفهای کیروش تا چه حد درست است، پاسخ این است که کفاشیان دقیقا کجاست؟ حرفهای کیروش تقریبا چند ماه بعد از اینکه به ایران آمد در مورد ترابیان شروع شد، بعد از او کیروش با نمازی دستیار خودش درگیر شد و او را با عباس آقا مقایسه کرد، پس از این، کار به دعوا با اسدی کشید و اتهام اینکه او و شاید برخی در وزارت ورزش نمیخواهند کیروش در ایران بماند و امروز هم دامنه درگیری به خانم هراتیان میکشد.
پرسش را دوباره تکرار میکنیم، علی کفاشیان – رئیس فدراسیون فوتبال ایران - در تمام این روزها و هفتهها و ماهها برای از بین بردن سوءتفاهم یا حتی رسیدگی به اتهامهایی که کیروش به فدراسیون نشینان زده چه کرده است؟ چه میکند؟ جای خالی کار عملیاتی کفاشیان اینجا دیده میشود، شاید چند جلسه با کیروش، چند بار رو در رو کردن او با مخالفانش و رسیدگی دقیق به آنچه او ادعایش را دارد، میتوانست همه چیز را عوض کند اما کفاشیانی که به زعم خیلیها کارنامه خوبی دارد در این مورد حضور فیزیکی نداشته و این مشکل را به حال خود گذاشته تا امروز آن مشکلاتی که کوچک به نظر میرسید استعفای کیروش را در پی داشته باشد.
کفاشیان باید امروز از خودش بپرسد که آیا واقعا کمکاریهای عامدانهای برای عصبی کردن و استعفا دادن کیروش وجود دارد؟ اگر وجود دارد چرا کفاشیان در مورد آن حرف نزد؟ چرا رسیدگی نکرد؟ یعنی واقعا زیردستانش در فدراسیون چوب لای چرخ گذاشتند تا کیروش ول کند و برود؟ اگر چنین باشد باید خود کفاشیان به آن رسیدگی میکرد و به نظر میرسد چنین نکرده است.
آیا واقعا مساله اصلی تیم ملی ایران کیروش است؟ آیا واقعا این همه مصاحبه علیه این مرد پرتغالی منصفانه است؟ در جواب باید گفت که پاسخ تمام سوالهای پیش آمده تا زمان انتخابات داده میشود و آن زمان معلوم میشود که حق با کدام طرف است.
ش