bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۴۹۹۹
تاریخ انتشار: ۰۷ : ۱۶ - ۲۵ مرداد ۱۳۹۵
فتح قله دماوند به‌همت کنگانی‌ها؛
پنج سال بیشتر نداشته که پدرش فوت می‌کند. از آن به بعد زیر سایه مادری زندگی کرده که هم برایش مادری کرده، هم پدری. برگ برنده‌اش در زندگی پس از خداوند، مادری خانه‌دار و مهربان‌تر از برگ گل، برادری پشتیبان و ...
بامدادجنوب- هدی خرم‌آبادی:
پنج سال بیشتر نداشته که پدرش فوت می‌کند. از آن به بعد زیر سایه مادری زندگی کرده که هم برایش مادری کرده، هم پدری. برگ برنده‌اش در زندگی پس از خداوند، مادری خانه‌دار و مهربان‌تر از برگ گل، برادری پشتیبان و پسرعمویی بوده که او را از لحاظ مادی (علاوه بر حمایت‌های دیگر) تامین می‌کرده است. با سختی بزرگ شده اما بی‌شک گذشته سخت او، چراغ راه امروزش شده است. موفقیت امروز او در زمینه ورزش و دور بودن او از هر گونه جرائم روز که برخی از جوانان درگیر آن هستند، موید این مطلب است. خانواده پنج نفره آنها با نبود پدر اما مثل کوه پشت یکدیگر بوده‌اند تا بتوانند ناملایمات زندگی را پشت سر بگذارند. 
فرزند سوم خانواده است. در رشته مدیریت صنعتی درس خوانده است. اهل کنگان است. اصغر صفایی که این روزها بیست و پنج سالگی‌اش نوید امید به زندگی، نشاط و جوانی است، با هیات کوهنوردی خلیج فارس کنگان به قله دماوند صعود کردند و ما گفت‌وگویی با او داشتیم. 

صفایی در گفت‌وگو با بامداد جنوب در خصوص برنامه کوهنوردی و صعودشان با بیان این‌که افرادی که آمادگی لازم را برای کوهنوردی دارند با دست‌اندرکاران هماهنگی‌های لازم را صورت می‌دهند، تصریح کرد: پس از هماهنگی‌های لازم یک راهنما انتخاب می‌شود و راهنمای ما در این سفر، آقای سعید علی‌تبار از کوهنوردان آمل بود.
وی با اشاره به این‌که روز چهارشنبه با پرواز از عسلویه به تهران عازم شدیم، خاطرنشان کرد: پس از آن، از تهران به آمل رفتیم. یک شب را در آمل ماندیم و صبح زود روز پنجشنبه با یک نیسان به‌سمت گردنه سر رهسپار شدیم. بعد از گردنه سر هم به‌سوی تخت فریدون رفتیم و تقریبا پس از حدود چهار ساعت کوهنوردی در تخت فریدون کمپ زدیم. 
این جوان 25 ساله با بیان این‌که در تخت فریدون شب‌مانی داشتیم، گفت: صبح روز جمعه راس ساعت شش به‌سوی قله حرکت کردیم و ساعت یک بعد از ظهر به قله رسیدیم و ساعت تقریبا 2 بعد از ظهر برگشتیم و ساعت 8 شب به نقطه آغاز حرکت رسیدیم.
وی در خصوص مسیر کوهنوردی نیز خاطرنشان کرد: از شمال شرقی دماوند که یکی از دشوارترین مسیرها بود و توان بالایی را نیاز داشت، صعود کردیم. 
از او می‌پرسم چرا دشوارترین مسیر را برای صعود انتخاب کردید که می‌گوید چون مسیرهای دیگر را پیش از ما طی کرده بودند و بنا بود از مسیر جدیدی صعود کنیم. برای نخستین بار بود که گروهی از کنگان از این مسیر صعود می‌کردند. 

صفایی در ادامه به عضویت یک ساله‌اش در انجمن نبض زمین اشاره کرد و افزود: پس از آشنایی با خانم نورانی در کلاس عکاسی و با توجه به علاقه‌ شخصی‌ام به حفظ محیط زیست و شرکت در برنامه‌های حفاظت از زمین، عضو این انجمن شدم و امیدوارم که بتوانم در این زمینه کمکی در راستای محیط زیستی سالم داشته باشم. 
وی با بیان این‌که در این صعود شعاری محیط زیستی با این عنوان «از خلیج فارس تا دماوند؛ آسمان از آنِ ماست، در حفاظت از آن کوشا باشیم» را با خود به‌همراه داشتیم، تصریح کرد: آرزو دارم که همه در وهله نخست، انسان باشیم و به زمین، محیط زیست، داشته‌های ارزشمند و غنی و انواع گونه‌های جانوری و گیاهی‌مان احترام بگذاریم و قدر آنها را بدانیم. این داشته‌های غنی و محیط زیست بکر و سالم تحت تاثیر صنعت نفت آسیب می‌بینند که باید در اندیشه این اتفاق ناخوشایند بود. 

این جوان کنگانی یادآور شد: من سال 92 دانش‌آموخته شده‌ام ولی تا کنون نتوانسته‌ام شغلی برای خود دست و پا کنم، هر چند که همواره این مساله را پیگیری کرده و می‌کنم اما بیکاری می‌تواند پیامدهای مخرب و سوئی بر نسل همسن‌ و سال من داشته باشد. من به لطف خداوند و حمایت خانواده‌ام توانستم راه صحیحی را در زندگی‌ام انتخاب کنم، این در حالی است که بسیاری از جوانان سراغ برنامه‌های تفریحی به‌منظور پر کردن وقتشان می‌روند که به هیچ وجه مناسب و معقول نیست. انتظار زیادی ندارم. من هم درس خوانده‌ام، هم ورزشکار هستم. این را حق خود می‌دانم که با توجه به بومی بودن یک شغل مناسب داشته باشم. چند وقت پیش برای منطقه ویژه ثبت نام کردم و تشکیل پرونده دادم اما دوره مورد نظر برگزار نشد و هزینه ثبت نام هم عودت داده نشد! 
به او می‌گویم جمله پایانی را هر چه دوست داری بگو. اندکی مکث می‌کند و می‌گوید: از خانواده‌ام به‌خصوص مادر و برادر بزرگم (عزیز) و پسرعمویم (محمدجواد) به پاس تمام مراقبت‌ها و حمایت‌هایشان، از دوستانی که همیشه به من لطف داشته‌اند و مدیرعامل انجمن نبض زمین قدردانی می‌کنم. 
نام:
ایمیل:
* نظر: