بامدادجنوب- هدی خرمآبادی:
کنار پنجره نشسته است. موهای یکدست سفیدی دارد. یک دستش زیر چانهاش است و در دست دیگرش عصایش را محکم گرفته است. گویی تمام امید و تکیهگاهش همین عصاست. در عمق چشمانش غمی بزرگ نهفته است. شاید هم من گمان میکردم که غمی بزرگ دارد. نزدیکش میروم و دستانش را میگیرم. به نظر میرسد رشته افکارش از هم گسیخته باشد. به چشمانم زل میزند و لبخندی بر لبانش نقش میبندد. از او میپرسم چند سالش است که میگوید نمیدانم فکر کنم 72 سال.
- چند تا بچه داری؟
- 2 دختر و سه پسر.
- کجا زندگی میکنند؟
- سر خونه و زندگیشان هستند.
- شما چرا اینجا زندگی میکنید؟
- من اینجا راحتترم. دوست ندارم سربار کسی باشم.
- بچهها اصرار نمیکنند که شما را به خانه خودشان ببرند؟
- دستپاچه میشود. دستهایش میلرزد. مِن و مِن میکند و میگوید چرا همیشه به من سر میزنند و اصرار میکنند اما من اینجا راحتترم. دوست دارم مستقل و تنها باشم. آنها هم خانواده خودشان را دارند، باید راحت باشند. چشمانش پر از اشک شده است. نمیخواهم اذیت شود، صورتش را میبوسم. کمی آنطرفتر مادر پیر دیگری نشسته است. با دست و چشمانش یواشکی اشاره میکند که نزدش بروم. از ادا و اطوارش خندهام میگیرد. نزدش میروم. آرام در گوشم میگوید تو کی هستی؟ میگویم خبرنگار هستم و به مناسبت روز سالمندان گزارشی تهیه میکنم.
- ببینم میتونی برام یه کتاب کلاس دوم و سوم بیاوری؟
- کتاب کلاس اول نمیخواهی؟
- نه کلاس اول را بلدم. فقط کتاب کلاس دوم و سوم را میخواهم.
- باشه برایت میآورم.
- قول میدهی بیاوری
- قول میدهم.
کمی نزدیکتر میآید و باز در گوشم میگوید این خانمی که الان پیشش بودی، کسی را ندارد. یعنی بچههایش او را گذاشتهاند اینجا و رفتهاند. همیشه کنار پنجره مینشیند و با خودش حرف میزند. انگار همیشه منتظر است...
وقتی این نامهربانیها را میبینم، از گذشت زمان و پیری دلگیر میشوم. دوست ندارم هیچ وقت پیر شوم. فکر اینکه من هم روزی پیر میشوم و پناهگاه آخرم میشود یک چهاردیواری و یک پنجره، دوست دارم زمان متوقف شود.
در حیاط خانه سالمندان چند بابای دوستداشتنی کنار هم روی نیمکتی نشستهاند. پیش آنها میروم. سلام میکنم. بلند میشوند که من بنشینم. میگویم راحت باشید، من همین پایین کنارتان مینشینم. از آنها میپرسم چند فرزند دارند که یکیشان میگوید 3 فرزند، دیگری یک فرزند و آخری هم فرزندی ندارد!
در باورم نمیگنجد که پدر و مادری سالها زحمت کشیده باشند و اکنون ثمره سالها عشق و زندگی مشترکشان آنها را به خانه سالمندان سپرده باشد. همین پدر با ناراحتی تمام میگوید: این پسر پس از 10 سال زندگی مشترکمان با سالها دوا و درمان کردن، طعم شیرین زندگی را به ما چشاند. با سختی بزرگش کردیم اما امروز برای خودش مردی شده و یادش نمیآید که چگونه بزرگ شده است. مادر و پدر همسرش جای ما را برایش پر کردند. آه بلندی میکشد و دیگر هیچ نمیگوید... .
این اما یکسوی زندگی سالمندان است. دوستی میگفت در فلان محله، پیرزنی کنار خیابان لیف میفروشد. برای دیدن او به محل مورد نظر رفتم. دیدم پیرزنی با موهای سفید که فرق وسط است، در گوشهای از پیادهرو نشسته و روبهرویش تعدادی لیف است. کنارش مینشینم و از او میپرسم چیکار میکنی؟
- لیف میبافم و میفروشم.
- مگر کسی را نداری که خودت لیف میفروشی؟
- چرا شش تا بچه دارم ولی یاد گرفتهام خودم خرجم را دربیاورم. بالاخره آنها هم خرج دارند... .
سالمندانی هستند که هنوز هم سر پایش هستند، هنوز هم سرشان را بالا گرفتهاند و با عزت زندگی میکنند. بهراستی هیچچیزی بهتر از یک زندگی شرافتمندانه و عزتمندانه نیست.
با مصاحبهای که از این سالمندان انجام دادم، ناخودآگاه یاد پدر و مادرم میافتم. تلفنم را از کیفم در میآورم و شماره مادرم را میگیرم. صدایش را که از آن طرف خط میشنوم، جان میگیرم. هنوز هم در زندگی، «مادر و پدرم» برگ برندهام هستند.
این در حالی است که وضعیت زندگی برخی سالمندان به هیچ وجه مناسب شان و سن و سال آنها نیست و جمعیت سالمندی کشور نیز روز به روز در حال افزایش است. در همین راستا، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی از گسترش خانههای امید در شهرهای بزرگ برای سالمندان خبر داد و گفت: خطوط مشاوره حقوقی و روانشناسی برای سالمندان راهاندازی میشود.
علی ربیعی در حاشیه جلسه شورای عالی سالمندان با اشاره به اینکه براساس آمارها در حال حاضر 1/9 درصد جمعیت کشور را یعنی حدود هفت میلیون و ۵۰۰ هزار نفر را سالمندان تشکیل میدهند، گفت: در سال ۱۴۰۰ این آمار به ۱۲ درصد و در سال ۱۴۳۰ به ۲۵ درصد میرسد.
وی با اشاره به اینکه وزارت رفاه در حال حاضر حدود شش میلیون بازنشسته و سالمند را تحت پوشش قرار دارد، افزود: این آمار به این معنی است که ۹۰ درصد این جمعیت در صندوقهای بازنشستگی یا نهادهای حمایتی تحت پوشش هستند.
به گفته ربیعی، صندوق بازنشستگی در حال حاضر برای غربالگری آلزایمر این افراد آماده است که سند آن نیز در بهزیستی به تصویب رسیده است.
وزیر رفاه با اشاره به اینکه کشور با موضوع زنانه شدن سالمندی روبهرو است و تعداد زنان سالمند تنها سه برابر مردان با همین شرایط است، گفت: به ازای هر ۱۰۰ سالمند مرد، ۱۰۷ سالمند زن وجود دارد که این رقم در استانهای کمبرخوردار بیشتر است.
ربیعی با بیان اینکه ۱۸ هزار سالمند نیازمند در مراکز نگهداری میشوند، یادآور شد: سازمان بهزیستی برای نگهداری این سالمندان تسهیلات بیشتری ارائه خواهد کرد و همچنین باشگاههای سالمندی نیز راهاندازی خواهد شد که البته بهصورت آزمایشی این طرح در برخی از استانها آغاز شده است.