bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۹۱۹
تاریخ انتشار: ۱۷ : ۱۴ - ۱۱ شهريور ۱۳۹۴
هرکدام از ما بارها افرادی را مشاهده کرده‌ایم که نه تنها هنجارهای اجتماعی را زیر پا می‌گذارند و رعایت نمی‌کنند و از این کار لذت می‌برند که حتی اصرار به نمایش آن را نیز دارند. البته شاید با مراجعه به خودمان متوجه شویم که این پدیده ممکن است در مورد خودمان نیز صادق باشد و ما نیز گاهی از هنجارشکنی لذت برده‌ایم، با افتخار برای دیگران تعریف و حتی اقدام به نمایش رفتار ناهنجار خود کرده‌ایم.

این‌گونه رفتارها را متاسفانه در سنین مختلف، در اقشار مختلف و در پایگاه‌های اجتماعی و اقتصادی مختلف می‌توان مشاهده کرد، به‌عنوان مثال، در مدارس گاهی مشاهده می‌شود که برخی از دانش‌آموزان اقدام به رفتارهای نمایشی از قبیل بر هم زدن نظم کلاس، تخریب اموال مدرسه، بی‌توجهی به قوانین مدرسه و... می‌کنند و از این طریق در بین دانش‌آموزان دیگر تائید می‌شوند و مورد تحسین قرار می‌گیرند. ‌توجه نکردن به چراغ راهنمایی، حرکات نمایشی موتورسواران، سبقت‌های غیرمجاز و خطرناکِ نمایشی ماشین‌سواران، دور زدن قوانین اداری، افتخار به اقدامات غیرقانونی و... نمونه‌های دیگری از این رفتارها هستند.

این مقاله برآن است که این‌گونه رفتارها را پدیده‌ای اجتماعی تلقی کند و منشا آن را در بافت و ساختار اجتماعی بررسی کند. برای رسیدن به این هدف، نخست به تعریف و توضیح «سرمایه اجتماعی» و وضعیت آن در جامعه خودمان می‌پردازیم. تعاریف مختلف و متعددی از مفهوم «سرمایه اجتماعی» وجود دارد ولی همه آنها حول یک مضمون بنیادین بیان می‌شوند؛ «سرمایه اجتماعی هنجارها و ارزش‌های به اشتراک گذاشته شده در یک جامعه‌اند که موجب تقویت همکاری اجتماعی بر اساس روابط اجتماعی واقعی می‌شوند».

بر‌اساس این تعریف، شاخص‌هایی مانند اعتماد، مشارکت اجتماعی، نگرانی در مورد مسائل عمومی، افتخار به خانواده و جامعه، حفظ اموال عمومی، پیروی از هنجارها، ارزش‌ها و قواعد و مقررات اجتماعی و ... مولفه‌های اصلی «سرمایه اجتماعی» محسوب می‌شوند. نیاز به توضیح ندارد که کاهش میزان یا اعتبار شاخص‌های فوق، چه آسیبی بر جامعه و روابط اجتماعی خواهد گذاشت. نزدیک‌ترین آسیب‌های آن را فردگرایی افراطی و از هم گسیختگی اجتماعی می‌توان دانست.

این مقاله سعی دارد از زاویه‌ نظریه «سرمایه اجتماعی» و کاهش آن در جامعه‌ خودمان به بررسی رفتارهایی که در بندهای اول و دوم این مقاله به آنها اشاره شد، بپردازد. متاسفانه کاهش سرمایه اجتماعی و شاخص‌های آن در جامعه‌ خودمان، با چشم غیر مسلح و حتی بدون بررسی‌های دقیق و کاربرد داده‌های آماری نیز قابل مشاهده است. میزان اعتماد بین مردم به‌شدت کاهش یافته است، نگرانی در مورد مسائل عمومی در بین مردم رنگ باخته است و افراد به‌ندرت تمایل به مشارکت در مسائل عمومی و اجتماعی دارند.

این شرایط،‌ موقعیتی را به وجود آورده که در آن پیوندهای اجتماعی، دینی، خویشاوندی و... تضعیف می‌شوند و به‌شدت رو به تحلیل می‌روند. در این شرایط، افراد احساس تعلق خود را به جامعه‌ بزرگ‌تر از دست می‌دهند. از آنجایی که انسان‌ها نیاز به تائید و تحسین از سوی دیگران دارند، سعی می‌کنند پیوندهای جدیدی را در بین افراد یا گروه‌های جدید جست‌وجو کنند و متاسفانه اکثر اوقات – به دلایلی که در توضیح نظریه «سرمایه اجتماعی» و کاهش آن در جامعه آمد – گروه‌ها و افراد قانون‌شکن و ناهنجار آمادگی آن را دارند که افراد مورد اشاره را بپذیرند و تائید و تحسین کنند. در واقع، این افراد به نوعی در جستجوی هویت اجتماعی‌اند که در جریان تضعیف شاخص‌های سرمایه اجتماعی و تعلقات گروهی، دینی، خویشاوندی و... کمرنگ شده است. این افراد با پیوستن به گروه‌های قانون‌شکن و ناهنجار تعلقات جدیدی را کسب و احساس وجود می‌کنند. جالب توجه این است که عضویت یا احساس عضویت در این گروه‌های جدید با نوعی رقابت همراه است. اعضای این گروه‌ها سعی می‌کنند، رقابت هرچه بیشتری در شکستن و زیر پا گذاشتن هنجارها، ارزش‌ها و قواعد و مقررات جامعه بکنند و حتی به نمایش این رفتارها بپردازند تا بیشتر و بیشتر در بین گروه‌های اجتماعی جدید پذیرفته شوند و مورد تحسین قرار گیرند.

نام:
ایمیل:
* نظر: